در اقتصاد به شما یاد میدهند که اول هر تحلیل را با جمله «سایر شرایط ثابت فرض شده است» شروع کنید. من اسمش را میگذارم یک جور رفع مسوولیت و شاید هم راه دررو! هر کی بهت گیر داد که فلان مساله را در نظر گرفتی میگویی آن را ثابت فرض کردهای! این مقدمه را نوشتم که بگویم در این نوشته هم سایر شرایط ثابت فرض شده است.
برای مطلبی که آقای کوثر نوشتهاند یک تئوری اقتصادی وجود دارد به نام «نفرین منابع» یا «پارادکس فراوانی[نعمت]». نفرین منابع به این نکته یا تناقض اشاره میکند که مناطق و کشورهایی که دارای منابع تمام نشدنی هستند به خصوص منابع تجدید ناپذیر مانند نفت، رشد و توسعه اقتصادی کمتری را نسبت به کشورهایی با منابع به مراتب کمتر، تجربه میکنند.
این امر میتواند به دلایلی مثل کاهش رقابت در سایر بخشهای اقتصادی، نوسانات فراوان درآمد دولت به دلیل نوسانات قیمت منابع طبیعی در بازارهای جهانی، مدیریت غلط منابع یا فساد در دولت حاصل شود. این نظریه در دهه هشتاد میلادی داده شده و مطالعات زیادی هم در این زمینه انجام شده است.
وجود منابعی مثل نفت می تواند آثار مخرب فراوانی برای یک کشور داشته باشد. به طور مثال، داشتن نفت فراوان، معمولا به نزاع میان دولت و ملت، یا نزاعهای درون حکومتی یا بین گروهی میانجامد که به دنبال دریافت سهم خود هستند. مردم به دنبال سهم خود هستند و متناسب با روی کار آمدن دولتهای مختلف احتمالا افراد وابسته به حکومت نیز به دنبال سهم خود. به این اضافه کنید یک تمایل بینالمللی برای وجود تشنج در مناطق دارای به طور مثال نفت را. این فشارها گاهی در حدی است که فرصت سرمایهگذاری مجدد در منابع را از کشور میگیرد مثلا با وضع تحریمها.
این فشارها حتی ممکن است که منجر به بروز جنگها، یا تغییر رژیمها شوند. از دیگر آثار مخرب داشتن منابع طبیعی، همان طور که آقای کوثر هم اشاره کردند، عدم پاسخگویی دولت به ملت است زیرا که درآمدش را مردم تامین نمیکنند که بتوانند طلب کار دولت باشند. عدم سرمایهگذاری در منابع انسانی، بیماری هلندی که منجر میشود که بخشهایی مثل کشاورزی و صنعت قدرت رقابت خود در بازار جهانی را از دست بدهند، نوسانات درآمدی و وابستگی بودجه دولت به تصمیمات و اتفاقات بینالمللی، اقتصاد یک بعدی و در نهایت همان طور که آقای کوثر هم اشاره کردند، فساد فراوان و سطح پایین آزادی و دموکراسی در این کشورها از دیگر آثار مخرب وجود منابع طبیعی فراوان است.
↧
نفرین منابع یا نگاهی اقتصادی به نوشته نیک آهنگ کوثر
↧