Quantcast
Channel: Khodnevis
Viewing all 1413 articles
Browse latest View live

چرا سکولاريسم در ايران استبدادی شد

$
0
0
چرا سکولاريسم در ايران استبدادی شد

‎هميشه وقتی به دوران رضا شاه رجوع می‌شود گفته می‌شود که سکولاريسم گسترش يافت و استبداد جای دموکراسی مشروطه را گرفت. اما از خود نمی‌پرسيم چرا استبداد آمد؟ اغلب يا به شخصيت رضا شاه و نقش سردار سپه در فوج لياخوف و به توپ بستن مجلس در دوران محمد علی شاه مراجعه می‌شود و يا خطر پراکندگی و تجزيه ايران در پی مشروطيت که نياز به دولتی مقتدر را افزايش داد و يا اينکه بريتانيا در پی وقوع انقلاب اکتبر، بر عکس پيش از آن که دولتی ضعيف را  در ايران می‌پسنديد، اين بار خواهان دولتی مقتدر بود که جلوی نفوذ شوروی در کشورهای همجوار آن کشور را سد کند.  اما اگر نيک بنگريم پاسخ واقعی دليل استبداد را دقيقاً بايد در خود دموکراسی مشروطه و ايده‌آل‌های سکولارها در آن انقلاب جستجو کرد. چرا؟

‎

سکولارها نيروی اصلی در شکل دادن انقلاب مشروطه بودند، اما بعد از پيروزی هر روز که می‌گذشت می‌ديدند فرسنگ‌ها از آرزوهاي‌شان که ديدن ايران بعنوان بريتانيا يا فرانسه بعدی بود، فاصله دارند. حتی مشاهده مي‌کردند که رسيدن به بسياری از ايده‌آلهای سکولارشان، در دوران استبداد پيش از مشروطه ميسرتر بود، تا در دوران دموکراسی مشروطه که برای هرچه می‌خواستند بايد ملت و نمايندگانش را قانع مي‌کردند. 


‎
درست است با اين‌همه امثال «دهخدا»ها و «مصدق»ها به آرمان های دموکراتيک پای‌بند ماندند، اما برای اکثريت سکولارها آشکار بود که اين راه به اين زودی‌ها به جامعه مدرنی که در اروپا ديده يا درباره‌اش شنيده بودند، نخواهد رسيد. ممکن است گفته شود پس چرا در ايران بعد از انقلاب ۵۷ نيز به استبداد رسيديم. پاسخم اين است که اين بار اتفاقاً برعکس، جامعه ای را که از نظر اجتماعی بسيار پيشرفت کرده بود، نيرويی می‌خواست به ۱۴۰۰ سال پيش عقب ببرد، و اين هدف هم به اين سادگی عملی نبود و باز به استبداد نياز داشت و با روال متعادل ممکن نبود، و چنين بود که به استبداد خمينی رسيديم.


‎
جالب است در دوران مشروطيت وقتی روشنفکران ايران از آينده نگری و اروپا مينويسند، مردم ميخواهند بدانند آنجا چه خبر است، و اينگونه نوشته ها مورد استقبال قرار می‌گيرند، اما در سال‌های بعد از انقلاب سفيد، فيلمی مانند جعفرخان از فرنگ آمده است مورد استقبال واقع می‌شود که در آن روشنفکران ايران، يک آينده نگر را مورد تمسخر قرار داده‌اند، چرا که می‌بينند رسيدن سريع به اين ايده آلها بقيمت فشار و فرسودگی مردم تمام شده است، و به اينگونه حتی از يک نيروی واپس‌گرا که خواستار بازگشت به گذشته است، حمايت می‌کنند.

‎

در سال‌های آخر رژيم شاه حتی ازدواج همجنس‌گرايان در ايران مطرح می‌شود و سريال ايتاليا ايتاليا در تلويزيون ايران در نوروز پيش از انقلاب که با مخالفت شديد جامعه مذهبی ايران روبرو شد، تأکيد بر حقوق همجنس‌گران داشت. البته نمي‌خواهم مانند برخی تحليلگران غربی بگويم علت سقوط رژيم شاه اين بود که مي‌خواست سريع جلو برود؛ حرفی که شايد در مورد دوران رضا بشود گفت، اما در انقلاب ۱۳۵۷ مطمئناً فقدان دموکراسی همانگونه که در گذشته بحث شده، اصل مسأله بود.

‎
با اينحال جدا از آنکه از تاريخ چگونه ارزيابی کنيم، لازم است اين درس را بياموزيم که رسيدن به ايده‌آل‌های سکولار و آينده‌نگر از راه دموکراتيک نمي‌تواند سريع به‌دست آيد و اگر دوباره روشنفکران ايران بخواهند سريع به چنان اهدافی برسند، دور باطلی را که بعد از مشروطيت با استبداد سکولار و بعد هم استبداد مذهبی انجام داديم، تکرار خواهيم کرد.

‎

هنوز در ايران تحولی نشده است و می‌بينيم بسياری از سکولارهای ايران گويی دشمن خود را نيروهای اسلامی اصلاح‌طلب می‌بينند. اين ديدگاه بسيار خطرناک است. نسل کنونی سکولارهای ايران بسيار خوشبخت است که با يک نيروی متشکل اصلاح‌طلب اسلامی هم سنگر است، چرا که اين نيرو تکامل جامعه ايران را متعادل تر خواهد کرد و از اينکه دوباره مردم آنگونه زير فشار قرار گيرند که از سکولاريسم متنفر شوند، جلوگيری به عمل ميايد. چه دوست داشته باشيم و چه نه، مردم ايران و بقيه کشورهای اسلامی اگر بخواهند به شکل دموکراتيک به جامعه مدرن برسند نمي‌توانند اين راه را يک شبه طی کنند، وگرنه دوباره نتيجه کار به ضد خود بدل خواهد شد.

 

 

-------------

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 


تجاوز به تنگه مقام معظم

اوباما در سخنرانی سالانه‌اش در کنگره: آمریکا مصمم است مانع دست‌یابی ایران به سلاح اتمی شود

$
0
0
اوباما در سخنرانی سالانه‌اش در کنگره: آمریکا مصمم است مانع دست‌یابی ایران به سلاح اتمی شود

در سالی که باراک اوباما برای حفظ  کاخ سفید از گزند رقیب جمهوری‌خواه باید بجنگد، در سخنرانی سالانه‌اش خطاب به نمایندگان مجلس نمایندگان و سنا و حاضران و در نهایت مردم آمریکا در باره برنامه‌های اجرا شده و اهداف آینده دولتش سخن گفت. رئیس جمهوری آمریکا از موفقیت‌های دولت از سخنرانی پیشینش در سال پیش تا به امروز گفت.

بخشی از سخنان اوباما به سیاست خارجی و در نهایت ایران اختصاص یافته بود. رئیس جمهوری آمریکا در باره روبرو شدن با برنامه هسته‌ای ایران گفت: «به ایران نگاه کنید. از طریق قدرتمان در دیپلماسی، جهانی که رقزگاری چند پارچه بود، الان متحد و یک‌پارچه شده است و می‌داند چگونه با ایران روبرو شود. حکومت ایران الان بیش از زمانی منزوی‌تر شده، رهبران ایران با تحریم‌های فلج کننده‌ای روبرو شده‌اند و تا وقتی شانه از بار مسوولیت‌های‌شان خالی کنند، این فشار ادامه خواهد داشت. هیچ شکی نباید وجود داشته باشد که آمریکا مصمم است مانع دست‌یابی ایران به سلاح اتمی شود و از هیچ گزینه‌ای را در راه رسیدن به این هدف، صرف‌نظر نخواهد کرد.»

رئیس جمهوری آمریکا ادامه داد: «هنوز دست‌یابی به یک راه حل صلح‌آمیز، امکان‌پذیر و بسیار بهتر است که ایران، مسیرش را عوض و به تعهداتش عمل کند تا بتواند به جامعه جهانی بازگردد.»

سرابی که جمهوری اسلامی را به باد فنا خواهد سپرد

$
0
0
سرابی که جمهوری اسلامی را به باد فنا خواهد سپرد


روزنامه کیهان شنبه (اول بهمن ۱۳۹۰) مقاله ای تحلیلی به قلم «مهدی محمدی» در بخش «یادداشت روز» خود منتشر کرده است که شایسته نگاهی نزدیک‌تر است، چرا که  آنچه در این تحلیل مطرح شده است بیان کننده برخی از جنبه‌های اصلی دیدگاهی است که در حال حاضر سکان حکومت کشور را در دست دارد.



نکته وپیام مرکزی این مطلب که تحت عنوان «مقاومت محدود، مصونيت نامحدود» منتشر شده است این است که جمهوری اسلامی اگر بتواند مدت کوتاهی در مقابل چالش‌ها، بحران‌ها و تهدیدهای کنونی دوام بیاورد، و در طی این مدت در عوض تسلیم شدن و یا حتی اتخاذ موضعی تدافعی، برخوردی  تهاجمی در مقابل غرب ارائه دهد، آنگاه پس از آن مدت کوتاه  گشادگی فراوانی در امور حاصل خواهد شد، ابرهای تیره کنار خواهند رفت و جمهوری اسلامی به وضعیت قدرت گسترده  و یا، به تعبیر صریح نویسنده مطلب، به «یک دوره نامحدود مصونیت و امنیت»  وارد خواهد گشت.



یکی از جنبه‌های جذاب این متن این است که به نظر می‌رسد بر خلاف معمول متن‌های کیهان،  که اغلب به نحوی «دانسته» سعی می‌کنند با دستکاری و تحریف واقعیات دیدگاه خاصی را بر سر و چشم خواننده‌هایش بکشند، این متن با جدیتی واضح نوشته شده، به این معنی که آنچه به عنوان «واقعیت» ارائه شده هرچند با واقعیت تفاوت بسیار دارد، اما دلیل آن فاصله و تفاوت نه تحریف دانسته و آگاهانه حقایق، بلکه  اعوجاج لنزی است که تصویر دنیا با گذر از آن به چشمان نویسنده مطلب می‌رسد.



نویسنده کیهان بحث را با این گزاره آغاز می‌کند که امریکا و غرب نه تنها از جهات مختلف در مقطع تاریخی بسیار شکننده‌ای قرار گرفته‌اند، بلکه از جمهوری اسلامی نیز در هراسی عمیق هستند.  میگوید، «آمريكا به شش لول بندي مستاصل شبيه شده كه بي محابا در حال شليك آخرين گلوله هاي باقي مانده در خشاب اسلحه خود است. آيا غير منطقي است اگر فرض كنيم اين شش لول بند بيچاره از چيزي تا سر حد مرگ ترسيده و در حالي كه می‌داند گلوله هايش در حال اتمام است، نمي‌تواند بر وسوسه شليك فله‌اي آنها غلبه كند؟!»  طبیعتا  اگر سه گزاره اصلی این حکایت، یعنی «استیصال»، «در حال اتمام بودن گلوله‌ها»، و نیز «تا سر حد مرگ ترسیده بودن» ششلول بند داستان را قبول کنیم، طبعا طرف این ششلول بند اگر بتواند  تا تمام شدن این «آخرین گلوله‌ها» تاب بیاورد، پس از آن جایی برای وحشت نخواهد بود.  آما آیا این تفکر حقیقت دارد که فشارهای آمریکا و غرب بر ایران تنها مدت «محدودی» دوام خواهد آورد؟  



نویسنده کیهان ادعای خود مبنی بر محدودیت زمانی فشارهای غرب را بر سه پیش فرض به این شرح بنا می‌کند که:

۱) غرب قصدش فقط ترساندن جمهوری اسلامی است و هرگز درگیر حمله نظامی نخواهد شد، چرا که «اين بازي عمليات رواني است و غربي ها بيش از آنكه قصد اقدام داشته باشند قصد ارعاب دارند»، و تاکید می‌کند که  تهدید های امریکا و اسرائیل «از نوع مشت بسته است كه باز شدن آن نشانه خالي بودن آن است»

۲) کشورهایی که دست به دست هم داده‌اند همه شان در حال تقلا با «بحران اقتصادی عمیق به اضافه بحران های داخلی حاد» هستند، و بنا بر این «دست غرب بسته تر از آن است كه ادعا می‌كند»

۳) به زودی « تلفيقی از پيشرفت هاي فني و حضور مردمي در صحنه انتخابات» ا«ايران را وارد يك دوره نامحدود مصونيت و امنيت» خواهد کرد.



گذشته از اصولا بی اساس  بودن دو بخش اول این استدلال، یعنی این که مثلا لشکر کشی دریایی ناوگان های بین المللی به خلیج فارس تنها «بازی روانی» است، و یا اینکه تهدیدات غرب حتی در زمینه اقتصادی و تحریم ها نیز «توخالی» و در واقع باز نوعی «بازی روانی» است، بخش سوم حاوی نکته ای بسیار مهم و شایسته توجه است، چرا که به نظر میرسد آنچه که در بخش سوم  تلویحا و تحت عنوان «پیشرفت های فنی» مورد اشاره قرار گرفته  همان دسترسی جمهوری اسلامی به بمب اتمی است.  منطقا کدام «پیشرفت فنی» دیگری به جز دسترسی به بمب اتمی را میتوان متصور شد که  این توان استراتژیک را داشته باشد که «ایران را وارد یک دوره نامحدود مصونیت و امنیت» گرداند؟



بیهوده نخواهد بود اگر ادعا شود که  اصلی ترین و مخرب ترین مشکل رژیم حاکم بر ایران در همین استدلال نویسنده کیهان   نهفته است.  آنکس که در بیابان به دنبال سراب جان خود را از دست میدهد تقصیرش در این نیست که رفتار غیر منطقی کرده است، خیر، هیچ چیز منطقی تر از این نیست که تشنه ای که در دل بیابان برکه آبی دیده باشد به سوی آن به راه بیافتد. مشکل حقیقی این است که آن برکه واقعیت ندارد و ساخته ذهن آن تشنه لب است.   آیا میتوان مسئولان جمهوری اسلامی تشنهٔ امنیت و مصونیت  را سرزنش کرد که در دل انزوای روز افزون خود و بر اساس  سه داده فوق به دنبال این سراب به راه افتاده باشند که «اين امر اكنون به طور كاملا شفاف ديده می‌شود كه يك دوره محدود مقاومت، ايران را وارد يك دوره نامحدود مصونيت و امنيت خواهد كرد و بنابراين مقاومت توجيهي كاملا معقول دارد»؟  نویسنده کیهان خود به روشنی تصریح می‌کند که «بر اساس اين تحليل بود كه ايران در مقابل بسته فشارهاي غرب نه فقط رفتار خود را تعديل نكرد بلكه وارد فاز پاسخگويي شد.»



اگر در بنیادی و رسمی بودن این ساختار منطقی در ذهنیت جمهوری اسلامی کوچکترین شکی دارید، اجازه بدهید با هم سخنان اخیر سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی را مرور کنیم که گفت:‌ «ما امروز در شرائط شعب ابى‌طالب نیستیم؛ ما در شرایط بدر و خیبریم. ما در شرایطى هستیم که ملت ما نشانه‌هاى پیروزى را به چشم دیده است؛ به آنها نزدیک شده است.»  این سخنان خامنه‌ای را می‌توان ترجمانی دقیق از تحلیل کیهان محسوب کرد،  که نه تنها موضع گیری تدافعی «شعب ابی طالب» را توصیه نمی‌کند، بلکه برعکس، توصیه می‌کند به گرفتن موضعی تهاجمی و از مقام حمله، که همان «شرایط بدر و خیبر» باشد.  و یا اینکه می‌گوید «ملت ما نشانه‌های پیروزی را به چشم دیده و به آنها نزدیک شده» به وضوح همان صحبتی است که نویسنده کیهان تحت عنوان «نزدیک» بودن پیروزی به واسطه «پیشرفت‌های فنی»، و «کوتاه مدت» بودن سختی‌های پیش رو مطرح می‌کند.



اما نهایتا چه غم انگیز است تماشای کشتی کشورمان که به ناخدایی این بی تمیزان در جادوی سراب کشنده ای اسیر آمده  که همچون گردابی در دل کویر هرچه به مرکزش نزدیکتر می‌شوی  جنون و جذبه جادویش بیشتر و درغلتیدن به اعماق مرگبارش غیر قابل اجتناب‌تر می‌شود، و چه دردناک است شنیدن این تفکرات  مالیخولیایی جمهوری اسلامی  که «مجموعه اين اتفاقات داراي اين پيام براي ايران است كه ورود به فاز مقابله به مثل و استفاده از استراتژي تهديد در مقابل تهديد خيلي زود محدوديت هاي دشمن را آشكار كرده و آن را واقع گرا می‌كند.  اكنون معلوم شده به رغم همه سر وصدا ها گزينه‌هايي در اختيار ايران هست كه آمريكايي‌ها از آن می‌ترسند و ابزاري هم براي غلبه بر اين ترس ندارند. تلاش براي كاهش سطح تنش با ايران، يا درست‌تر بگوييم كنترل سقف تنش و جلوگيري از ورود آن به عرصه‌هايي كه آشكار كننده محدوديت‌هاي راهبردي آمريكاست، موفقيت بزرگ راهبرد تهديد در مقابل تهديد در مدت زماني كوتاه است. ماه هاي آينده و به طور كلي سال ۲۰۱۲ حاوي پيروزي هاي بسيار بزرگتر از اين هم خواهد بود.»

-------------

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 

 

 

دموکراسی غربی؛ نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر

$
0
0
دموکراسی غربی؛ نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر

سی و سه سال پیش آیت الله مردی که طومار ژاندارم خلیج فارس را در هم پیچید در سخنانی پیشنهاد برخی گروه‌های سیاسی مبنی بر نوع حکومتی که باید در ایران ایجاد شود را رد نموده و هیچ یک از عناوین «جمهوری»، «جمهوری دمکراتیک»، «جمهوری اسلامی دمکراتیک» را نپذیرفته و گفت: «فقط جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر»، ما نباید از کلمه دمکراتیک استفاده کنیم که غربی است و ما آن را نمی‌خواهیم.

ناشنوایی پدران ما که مطابق عادت گناه را بر گردن دیگران می‌اندازند، این‌بار نیز گریبان ایشان را گرفت بماند که گریبان دو نسل دیگر و شاید نسل‌های دیگر ما را نیز بگیرد.

ملغمه جمهوری اسلامی که نه جمهوری شد و نه اسلامی اگر درس عبرتی برای ما نباشد، در آینده کشور آزاد شده(توسط امریکا یا مردم داخل کشور) از چنگال ملایان این‌بار نیز گریبان ما را خواهد گرفت.

ملایان نیز به مانند همه حاکمان دورانی دارند که به پایان می‌رسد، گر چه بسیاری را اندیشه این است که اینان طلبکارانی بودند که به گفته شادروان احمد خان کسروی طلب خود از ما بینوایان(کسروی می‌گفت ما به ملایان یک حکومت بدهکاریم) را با زور و سرنیزه گرفتند.

تغییر رفتارها و هنجارهای ما و جامعه ما در سی سال گذشته واقعیتی غیر قبل انکار است، گرچه در زمان شاه فقید نیز سوئیس نبودیم اما نشانه‌هایی وجود دارد که اینگونه هم نبودیم! ما تبدیل به موجوداتی غربی شده‌ایم. منظورم از غربی، فرهنگ غالب و مسلط غرب بر ماست. تنها تفاوت‌مان با غربی‌ها این است که ویژگی‌های اخلاقی خوب آنها مانند صداقت، درستکاری، تلاش و خواندن زیاد و تفکر را گوشه‌ای نهادیم و آزادی جنسی و پایین ترین سطح آزادی را خواستاریم.

در مسایل جنجالی، نظیر دیدن بدن لخت یک بازیگر یا دخترکی مصری گرچه ظاهرا جماعتی مانند بنده که لخت شدن را نشانه پیشرفت نمی‌دانست شکست خورد اما برندگان نیز بازی جوانمردانه‌ای ارایه نکردند.    

 ترس اینجانب از حمام‌های خون احتمالی جانشینان ملایان است. به همین جهت نهادینه کردن دموکراسی به شیوه غربی را که در آن اکثریت با رعایت حقوق اقلیت و نه حذف ایشان خواست خود را اعمال می‌کنند برای کشورم ضروری می‌دانم.

رسانه‌های آزاد غرب فساد را کم می‌کند و سیاستمداران را مهار می‌کند اما همین رسانه‌های آزاد پرونو و آیات شیطانی نیز دارد. دموکراسی به شیوه غربی هیچ نسخه غربی، ملی، خلقی و اسلامی و سبز و قرمز ندارد.

 در این شیوه  هم ممکن است از صندوق رای آیت الله بیرون آید اما اقلیت با تلاش و نبرد می‌تواند ادامه حیات دهد و اکثریت فریب خورده را بیدار کند، چیزی که در جمهوری‌های پسونددار محال است.

-------------

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 

محسن رضایی و لکوموتیو شتاب دهنده اقتصادی‌اش!

$
0
0
محسن رضایی و لکوموتیو شتاب دهنده اقتصادی‌اش!

 

محسن رضایی در یاداشتی در سایت شخصی خویش از جنگ اقتصادی غرب با ایران خبرداده است. رضایی بر این باور است که جنگ اقتصادی از زمان بوش شروع شده است اما اینک تشدید گردیده است. ایشان معتقد است که نظام می‌تواند در این جنگ هم [مانند جنگ ایران و عراق] برنده شود چنانچه مردم را وارد صحنه کند: «با وجود آنکه فرصت‌های زیادی گذشته، ولی ملت ایران می‌تواند با سربلندی از این جنگ هم بیرون بیاید؛ به شرط آن که مسوولان و جناح‌های کشور، از خواب و خیالات بیرون بیایند و به فکر یک اقدام راهبردی باشند.». رضایی اما نمی‌گوید که در جنگ گذشته چه مقدار خسارت مالی و جانی و اقتصادی به کشور وارد شد و اصولا کجا ما در آن جنگ پیروز شدیم و چه مقدار سربلند گردیدیم ؟

 

رضایی گفته است: «اقدام راهبردی بایستی بر چهار اصل استوار باشد»:

 

۱ ـ برنامه‌ای برای جهش اقتصادی و رسیدن به یک اشتغال پایدار و رفع بیکاری، 

 

۲ ـ برنامه‌ای برای خنثی‌سازی جنگ اقتصادی و تحریم‌های غرب، 

 

۳ ـ هم‌پیوندی بیشتر با بیداری اسلامی و دولت‌های نوظهور در منطقه،

 

۴ ـ دیپلماسی فعال و سازنده و مؤثر در روابط خارجی، 

 

ایشان بر این باور است که لازمه این کار آن است که مردم را به میدان بیاوریم یا مانند کشورهای کره جنوبی و چین و ژاپن و یا مانند مشارکت مردم مانند سال‌های جنگ. رضایی در توضیح شکل اول گفته است: «لازمه این کار، این است که کشور در بعد اقتصادی به دست یک تیم هفت نفره‌ای داده شود که به عنوان لکوموتیو اصلی، همه لکوموتیوهای اقتصادی را شتاب بدهند. این تیم باید هم توانایی این تحول را داشته و هم برنامه آنها درست باشد».

 

رضایی البته به این تیم هفت نفره و اعضای آن که بایستی این لکوموتیو اصلی را تشکیل بدهند اشاره نکرده است اما من گمانم است که در منظور آقای رضایی حتما حداقل خودش یکی از این اعضای ۷ نفره باشد و لابد آقایان دانش جعفری و روح الامینی هم هم در این هیات بایستی حضور داشته باشند. برای  چهار نفر دیگر خوب است آقا مجتبی هم حتما  حضور داشته باشد چون ایشان خوب می‌تواند بار سبک را جابجا کند! البته آقا مجتبی می‌تواند پدر خانم خویش را هم بیاورد چون هم عادل است و هم غلامِ علی! تا اینجای کار می‌شود ۵ نفر و می‌ماند دو نفر دیگر که برای تکمیل اعضا و نیز شرکت دادن زنان نیک است زن آقا مجتبی و نیز زن آقا محسن هم وارد هیات مذکور گردند!

 

حالا این هیئت عالی رتبه حاضر است و می‌تواند لکومتیوهای اقتصادی را شتاب دهد و البته نه واگن‌ها را. بخصوص آنکه همه اعضای این هیئت ید طولایی دارند در فعالیت‌های اقتصادی سودآور و پول جمع کن مانند قاچاق کالا و سوخت و سیگار و .....

 

اما رضایی می‌گوید شکل دیگر مشارکت مردم «مشابه حضور مردم ایران در انقلاب و دفاع مقدس است؛ لازمه این کار، یک جهاد اقتصادی واقعی و نه شعاری و بازگشت روحیه شهادت‌طلبی به جای ریاست‌طلبی و دنیاطلبی است».  اینجا البته دیگر نیازی به آقایان نیست. هر جا حرف شهادت است بایستی مردم بدبخت را به صحنه آورد. البته چون مردم وقعی نخواهند گذاشت می‌توان از جماعت «ساندیس خور» همانند «۹ دی» بهره برد.

 

آقای رضایی بایستی توجه نمایند که لازمه داشتن برنامه مدون اقتصادی و استفاده از فرصت‌ها و نیز داشتن دیپلماسی فعال این است که آقایان و اذنابشان دست از سر این ملت مظلوم بردارند و هر چه زودتر شر این آقایان از سر ملت کنده شود. مقام عظمی به همه نامه‌هایی که دلسوزان مملکت و منتقدین به او می‌نویسند توجه کند و استعفای بدهد تا یک نظام دموکراتیک واقعی تشکیل شود و ملت با آرای واقعی با توجه به احزاب آزاد و قدرتمند حاکمان کشور را خودشان انتخاب نمایند و نمایندگان واقعی مردم بتوانند با همه ملل دنیا و دولت‌های آنها با صلح و دوستی صحبت کنند و مشکلات را یک به یک حل و فصل نمایند. گمان من این است اگر یک حکومت قدرتمند با اتکای به آرای واقعی ملت بر سر کار بیاید و رکن چهارم دموکراسی (مطبوعات) آزاد و فعال باشند نیازی به رهنمودهای آقا و نیز محسن رضایی نباشد و همه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حل خواهد گردید. راستی آقای رضایی می‌دانید ارزش  پول افغانستان از پول ایران پیشی گرفته است؟!


-------------

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 

 

 

یک نماینده مجلس:‌ ناو آمریکایی ترسید تنهایی بیاید؛ از فرانسه و انگلیس کمک گرفت

$
0
0
یک نماینده مجلس:‌ ناو آمریکایی ترسید تنهایی بیاید؛ از فرانسه و انگلیس کمک گرفت

به گزارش «عصر ایران» جواد کریمی قدوسی، نماینده مجلس هشتم و عضو کمیسیون امنیت ملی اضافه کرد که با بسته شدن تنگه هرمز، ناوهای آمریکایی و اروپایی شریک در تحریم نفتی ایران، «غنیمت جنگی» به شمار می‌آیند و در اختیار ایران قرار می‌گیرند.

وی همچنین با اشاره به عبور همزمان ناوهای آمریکا، انگلیس و فرانسه از تنگه هرمز گفت: «این موضوع نشان می‌دهد که آمریکا با جدی گرفتن تهدید ایران، جرأت عبور تنهایی از این تنگه را نداشته است.»

این نماینده مجلس افزود: «آمریکا به این نتیجه رسید که به تنهایی قادر به عبور از تنگه هرمز نیست و برای عبور از این تنگه از انگلیس و فرانسه کمک خواست؛ براین اساس می‌توان گفت که عبور همزمان این سه ناو نقطه عطفی در تاریخ انقلاب به شمار می‌آید.»

کریمی در پایان هم با بیان اینکه منتظریم تا اروپایی‌ها تصمیم‌شان را عملی کنند تا تنگه هرمز را ببندیم گفت: «روزی که ایران تنگه هرمز را ببندد هیچ کسی قدرت مقابله با جمهوری اسلامی را در منطقه ندارد.»

هنگامه دنیا (شعر)

$
0
0
هنگامه دنیا (شعر)

 

زجمشید و ز کوروش‌ها

 

 

زآرش یا که مزدک‌ها و بابک‌ها

 

 

ولیکن باید این دانی

 

 

که شانی، مسلک آنان نگه داری

 

 

بشاید تا نشان گیری

 

 

ز پندار و ز گفتاری

 

 

که کرداری شود نیکو

 

 

و جویی راه گیتی را به همواری

 

 

بباید تاکه راه دیگری جویی و برخیزی

 

 

بساط بت‌پرستی را، همان دیرینه سنت را براندازی

 

 

وگر داد سخن دادی زمظلومان

 

 

در این هنگامه دنیا

 

 

بشو از جان نگهبانش

 

 

به رفتارت، به کردارت از این کوشش

 

 

چنین دیرینه یلدا را، بسان صبح امیدی

 

 

لوای روشنی‌ها را برافراز و بشو رهرو

 

 

تویی آزاده دوران

 

 

که چون بینی ستم از قوم این ضحاک

 

 

درآویزی، چنان کاوه

 

 

زنی تیرش، نه با نیزه

 

 

به اندیشه، و گفتاری که در خورد است

 

 

چنین رندان بی‌ریشه

 

 

وگر جویی، به دشت پُر گل سینه /علف بیهوده می‌روید

 

 

برآری خنجر منطق

 

 

زنی بر ریشه هرزه

 

 

و شویی دشت این سینه

 

 

به اشک دیده گل‌های این بیشه

 

 

به گل‌هایی که/ نشکفته شده پرپر.

 

 

وآنگه/ از درون جان نشان جویی

 

 

زلالی بیکران بینی

 

 

نمی جویی نمادی تک /به این دوران یلدایی

 

 

همه آزاده خواهان را یکی بینی

 

 

چراغ بت پرستی را/ همان دیرینه سنت تک پرستی را /نیافروزی

 

 

زهر ذره چو صد خورشید تابنده

 

 

بسان صبح امیدی

 

 

تو آن شمع وجودت را بیافروزی

 

 

 


توکلی: رییس ستاد مبارزه با فساد کشور خود فاسد است؛ چه انتظاری دارید!

$
0
0
توکلی: رییس ستاد مبارزه با فساد کشور خود فاسد است؛ چه انتظاری دارید!

احمد توکلی، نماینده محافظه‌کار مجلس هشتم و یکی از منتقدین سرسخت دولت در گفتگو با خبرگزاری مهر ناگفته‌هایی را در زمینه‌ی فساد در ایران را بیان کرده و در این خصوص به محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی‌نژاد نیز به شدت حمله کرده است.

وی در این مصاحبه گفته است که رحیمی فردی «دروغگو» است و در ارتباط با بیمه نیز متهم است؛ اما هنگامی که کار به قوه قضاییه می‌رسد وی «به‌جای این‌که مثل هر متهم دیگری نزد بازپرس برود، می‌رود در دفتر وزیر دادگستری می‌نشیند و بازپرس خدمت ایشان می‌رود. طبیعی است که با این اوضاع، پرونده به‌ جایی نمی‌رسد. برای این‌که، متهمی که قاضی نزد وی برود معلوم است که این متهم دیگر از مجازات مصون می‌ماند.»

توکلی با بیان اینکه کسی که متولی مبارزه با فساد کشور است خود نباید فاسد باشد در خصوص آقای رحیمی که اینک با حکم رییس جمهور رییس ستاد مبارزه با فساد کشور است می‌گوید: «افرادی که می‌خواهند با فساد مبارزه کنند، خودشان نباید آلودگی داشته باشند. این در حالی است که رئیس کمیته مبارزه با فساد سران سه‌قوه، معاون اول رئیس‌جمهور است و خودش در معرض اتهام! و حداقل اتهام اثبات شده ایشان هم این است که نسبت به مدرکش دروغ گفته است.»

گفتنی است محمد رضا رحیمی، معاون اول رییس جمهور بارها از سوی قوه قضاییه و بازرسی کل کشور متهم شده و در حال حاضر نیز پرونده‌ی فسادی در قوه قضاییه دارد. همچنین چندی قبل هم الياس نادران نماينده مردم تهران در مجلس گفته بود که معاون اول رییس جمهور، سردسته حلقه فساد اقتصادی است.

آشنایی با کامپیوتر برای تازه‌واردها به اینترنت: چه مانیتوری باید خرید؟

$
0
0
آشنایی با کامپیوتر برای تازه‌واردها به اینترنت: چه مانیتوری باید خرید؟

مانیتورت چند اینچه؟

اندازه‌هایی که مانیتور با آن سنجیده می‌شود، همان معیارهایی ست که برای اندازه‌گیری تلویزیون خانه استفاده می‌کنیم. 

این که می‌گویند فلان مانیتور ۱۵ یا ۲۰ اینچ است، دقیقا مثل تلویزیون است. این اندازه مربوط به طول وتر (خطی که مثلا نقطه‌ی بالای راست مانیتور را به خط پایین سمت چپ آن وصل می‌کند) بر اساس واحد اینچ (بیش از دو سانتی متر) است.

جالب این است که مانیتورهایی که در بازار به نام ۱۵ اینج فروش می‌رود حدود ۱۳ اینچ و هشت دهم است و مثلا ۱۷ اینچی‌ها معمولا حدود ۱۶ اینچ هستند. به همین خاطر اگر اندازه‌گیری شما با آن چه اعلام می‌شود کمی تفاوت داشت نگران نشوید،‌ این عدد کمی هم جنبه تبلیغاتی دارد.

این که فلت نیست!

مساله دیگری که در هنگام انتخاب مانیتور مهم است عمق آن است. مانیتورهای قدیمی‌تر معمولا دارای عمق بیشتری بودند. این عمق هم در ظاهر بیرونی آن و در پشت آن بود که ظاهری شبیه مکعب پیدا می‌کردند هم درواقع عمق تحدب (برآمدگی) صفحه نمایش آن است.

اگرچه ظاهر مانیتورهای تخت بهتر است، اما اگر میزکار شما بزرگ است می‌توانید به خاطر صرفه جویی بیشتر، به سراغ مانیتورهای قدیمی‌تر و حتا دست دوم بروید. اما حواس تان به این باشد که خیلی از آن‌ها چشم را بیشتر اذیت می‌کنند و اگر سنی از شما گذشته باشد، چندان گزینه مطلوبی نیست.

موقع خرید مانیتور، خیلی‌ها وانمود می‌کنند که شما یک مانیتور کاملا تخت می‌خرید، اما در حقیقت این صفحه بیرونی آن است که تخت (سوپر فلت) است و داخل آن شیشه‌ای با تحدب کم قرار دارد. این مساله با کمی دقت در هنگام خرید و با چشم غیر کارشناسی شما هم قابل تشخیص است.

«ال سی دی»ها تکنولوژی قدیمی‌تری دارند اما کاملا مناسب هستند. اگر می‌خواهید برق کمتری مصرف کنید و البته تصاویری در حد خیلی بالاتر داشته باشید «ال ای دی»ها پیشنهاد‌های تازه بازار کامپیوتر به شماست.

این پیکسل پیکسل که میگن چیه؟

رزولوشن کلمه‌ای است که کاربرد زیادی در خرید مانیتور دارد. این کلمه به معنای وضوح است. این طور فرض کنید که مانیتور شما از نقاط کوچک زیادی تشکیل شده که هر چه این نقاط تعدادشان بیشتر و اندازه‌شان کمتر باشد تصویر واضح‌تری را عرضه می‌کنند. این نقاط کوچک پیکسل نامیده می‌شوند. به عنوان نمونه بیشتر مانیتورهای ۱۵ اینچ بازار، نهایت وضوح شان ۱۰۲۴ پیکسل در ۷۶۷ پیکسل است. اگر می‌خواهید تصاویر با کیفیت تری ببینید نیازی نیست که حتما پول بیشتری برای خرید یک مانیتور معروف‌تر بپردازید، کافی است دقت کنید تا وضوح بیشتری را حتی از مانیتور ارزان‌تر تحویل بگیرید.

اگر کار گرافیکی نمی‌کنید یا مثل من، شیفته‌ی بازی‌های گرافیکی نیستید، ممکن است مانیتوری با وضوح نسبی کمتر هم برای شما کافی باشد. نگران بازی‌های فکری و جذاب ساده نباشید، با این مانیتورها می‌توانید ساعت‌ها خود را سرگرم کنید.

نکته دیگر، سرعت بازیابی تصویر است. مهم تر از رنگ مانیتور و شیک بودن آن، این است که در مشخصات این دستگاه، این سرعت حداثل ۷۰ هرتز باشد. چرا که سرعت پایین تر از آن، باعث می‌شود که چشم شما آسیب ببیند.

بعضی از فروشندگان مانیتور، در این زمان، یک بازی تبلیغاتی می‌کنند. مثلا می‌گویند که سرعت بازسازی این مانیتور حدود ۸۵ است. این عدد می‌تواند خیال هر خریدار ساده دلی را راحت کند که جنس خوبی می‌خرد اما نکته آن این جاست که این عدد در هنگامی درست است که وضوح تصویر مانیتور روی همان حداقل باشد. چیزی که باید دقت کنیم این است که بیشترین سرعت  بازسازی تصویر، با بیشترین وضوح در دسترس باشد.

از نظر سلامتی، استفاده از مانیتور مثل تماشای تلویزیون، موجب می‌شود شما کمتر پلک بزنید. این کمتر پلک زدن، سوزش چشم را در پی می‌آورد. اما هنوز هیچ تحقیق علمی ای ثابت نکرده که خود مانیتورها دارای اثرات جانبی‌ای روی سلامتی بدن و به ویژه چشم‌ها هستند. البته «ال سی دی»ها به طور کلی از مانیتورهای قدیمی بهتر هستند و «ال ای دی»ها هم کمتر نور مزاحم دارند. به همین خاطر اگر فامیلی دارید که در انباری‌شان یک مانیتور سالم دارند، ممکن است این مانیتور به خوبی کار کند اما دارای لرزش تصویر باشد یا برای مثال ارتعاشات آن بیشتر باشد. بیرون کشیدن مانیتور از انباری، اگرچه رفاقت و حسین نیت پیشنهاد کننده را ثابت می‌کند، اما سلامت چشمان شما را تضمین نمی‌کند.

مانیتورم چیا داشته باشه؟

اسپیکر(بلندگو): بعضی از مانیتور‌ها، اسپیکر دارند که درون آن‌ها تعبیه شده. معمولا باید پول بیشتری برای این مانیتورها داد. جای کمتری اشغال می‌کنند و گاهی ظاهری فریبنده دارند. اما این جا دو مشکل وجود دارد. یکی این که اگر زمانی اسپیکرتان خراب شود، ممکن است نسبت به کل مانیتور بددل شوید یا اگر از صدای آن راضی نباشید، خرج اضافی روی دستتان گذاشته است.

پورت یو اس بی: بعضی از این مانیتورها دارای پورت «یو اس بی» اضافی و مستقل هستند. این نوع مانیتورها، هم گران‌تر هستند هم خیلی امکان تازه‌ای در اختیارتان نمی‌گذارند، این روزها تلویزیون‌های مدرن خود به دوربین و بقیه وسایل وصل می‌شوند و تصویرهای روی آن‌ها را به شما نمایش می‌دهند. چه نیازی است تا پول بیشتری صرف کنید و علاوه بر بخش اصلی کامپیوتر، یک پورت «یو اس بی» هم روی مانیتور داشته باشید؟ شاید روزی برسد که همه مانیتورها دارای این امکان شوند. آن زمان دیگر می‌توانید بدون این که پول‌های جیبتان را بشمرید، یکی از این‌ها برای خود بخرید.

حالا شما با مواردی که باید در انتخاب مانیتور، از هر مارک و برندی مورد توجه قرار دهید آشنا شده‌اید. اما مساله دیگر این است که از چه مارکی خرید کنید. در حال حاضر در ایران مانیتورهای زیادی هستند که دارای گارانتی هستند، شما می‌توانید فارغ از این که چه سیستمی را برای استفاده سفارش می‌دهید یکی از این مارک‌ها را خریداری کنید. «ال جی» و «سامسونگ» در بازار به وفور و با پشتیبانی به نسبت خوبی عرضه می‌شوند. اما یک برند ایرانی هم این روزها، توانسته اقبال خوبی کسب کند.

اگر نگران تحریم‌ها یا افت پشتیبانی برند های خارجی هستید، «فراسو» یک مانیتور ایرانی قابل اعتماد است. اما اگر کیفیت بهتری می‌خواهید، لازم است کمی بیشتر دست به جیب شوید.

 

مانیتور چیه؟ بگو سینمای خانگی!

حالا، تصمیم خود را درباره اندازه مانیتور بگیرید، اگر خیلی حساس نیستید و مصرفی معمولی دارید نمایشگر های ۱۹ تا ۲۰ اینچ را انتخاب کنید، اگر در این زمینه حریص ترید، ۲۱ و ۲۲ اینج گزینه خوبی هستند تا وقتی که خانواده می‌خواهند سریالی شبانه ببینند که علاقه چندانی به آن ندارید بتوانید سراغ فیلم های مورد علاقه خود بروید.

 

حالا آخرش چند؟

قیمت‌های مانیتور‌های بازار ایران از نوسان زیادی برخوردار است. نوسانی که این روزها به خاطر تغییر مداوم قیمت دلار، شدیدتر هم شده است. معمولا «سامسونگ» کمی از «ال جی» گران‌تر است و برندهای دیگر هم قیمت هایی بیشتر دارند.
قیمت‌های مانیتور را می‌توانید از طریق سایت‌های «چاره» و «دی جی کالا» به صورت روزانه پیگیری کنید.



قشنگشو انتخاب کن!

توصیه می‌شود کمی هم به زیبایی مانیتورتان اهمیت بدهید. علاوه بر زیبایی آن هماهنگی‌اش با ظاهر بقیه اجزای کامپیوترتان مهم است. بسته به دکوراسیون اتاقتان هم می‌توانید رنگ آن را انتخاب کنید. به هر حال بخشی از روز را در مقابل آن صرف می‌کنید و بهتر است چیزی را تماشا کنید که دوستش دارید.

«بهار آزادی» موقتا از سکه افتاد

$
0
0
«بهار آزادی» موقتا از سکه افتاد

بر اساس قیمت‌های مخابره شده روی سایت مثقال، قیمت طلا و سکه امروز در بازار تهران کاهش یافته است. برخی کاهش ناگهانی را با انتشار خبر پذیرش افزایش سود سپرده‌های بانکی توسط احمد‌نژاد مرتبط می‌دانند.

به گزارش ایرنا، وزير امور اقتصادي و دارايي امروز اعلام کرد که احمدی‌نژاد با افزایش سود سپرده‌های بانکی موافقت کرده است. وزیر دارایی در باره مشکلات بازار ارز گفت: «بررسي‌هاي ما حكايت مي‌كند كه يك سازماندهي وجود دارد كه به دنبال خارج كردن ارز كشور از بازار و يا احتكار ارز است و ما براي مقابله با اين مساله تدابير موثري را در نظر گرفته‌ايم. بانك مركزي امسال حتي بيشتر از ميزان ارز مورد نياز براي واردات، ارز فروخته است. اطلاعاتي داريم كه نشان مي‌دهد اين ارزها ممكن است احتكار شده باشد يا حتي كالاهايي كه با ارز قيمت رسمي وارد شده‌اند، به قيمت ارز در بازار غيررسمي فروخته مي‌شوند كه اين مساله را مورد رسيدگي قرار خواهيم داد.»

حسینی همچنین قیمت فعلی سکه طلا را «حبابی» دانست و گفت که با احتساب قیمت جهانی طلا و وزن هر سکه، این قیمت غیر واقعی است.

پیش از این، برخی کارشناسان معتقد بودند که دولت باعث ایجاد بحران اخیر شده و پلیسی کردن فضا عملا نشان از ضعف دولت در مهار بحران داشته است. دکتر پژویان به خودنویس گفته بود: «هرگز با نیروی انتظامی و با زور و با شلاق نمی شود اقتصاد را به هیچ سمتی هدایت کرد».

همچنین، قیمت دلار آمریکا که از مرز ۲۰۰۰ تومان نیز گذشته بود در ساعات پایانی کار بازار ارز، به ۱۹۰۰ تومان کاهش یافت. با این حال، هنوز قیمت دلار کانادا و یورو چندان تغییری نکرده است.

 

 

رایزنی برای کنترل نیروهای «خودجوش»!

$
0
0
رایزنی برای کنترل نیروهای «خودجوش»!

چندی پیش عماد افروغ در یک برنامه تلویزیونی با انتقاد از شرایط سیاسی کشور گفته بود همه‌ی مردم باید بتوانند از رهبر جمهوری اسلامی انتقاد کنند؛ که با این سخنان حملات محافظه‌کاران علیه آقای افروغ شروع شد و هرچه گذشت شدت بیشتری هم گرفت؛ به‌طوری که قرار بوده در ادامه‌ی این حملات «نیروهای خودسر و خودجوش»؛ همان‌گونه که مقابل منزل سردار علایی رفتند و اعتراض کردند؛ به منزل افروغ هم بروند و با همان شیوه اعتراض کنند.

برخی از رسانه‌ها از جمله «بازتاب» پیشتر در این خصوص نوشتند که  برخی نیروهای خودسر برنامه‌ای مشابه آنچه در مقابل منزل آقای علایی پیاده شد، را برای روز جمعه ۳۰ دی‌ماه مقابل منزل عماد افروغ تدارک دیده‌ بودند تا «روز سیاه» دیگری را رقم بزنند.

اما امروز عماد افروغ با تایید این اقدام «نیروهای خودجوش» به خبرگزاری ایلنا گفته است که توانسته است با «رایزنی؛ تمهیدات ویژه و دخالت نیروهای ذیربط» جلوی این اقدام را بگیرد.

یک مقام سپاه: ایران می‌تواند اقتصاد دنیا را مدیریت کند

$
0
0
یک مقام سپاه: ایران می‌تواند اقتصاد دنیا را مدیریت کند

به گزارش خبرگزاری ایرنا؛ محمدعلی آسودی٬ معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه در این خصوص گفته است که «در شرایط فعلی جمهوری اسلامی می‌تواند شرایط اداره اقتصادی دنیا را كه اكنون آمریكا و اروپا در آن دست وپا می‌زنند، در دست بگیرد و آن را مدیریت كند.»

وی همچنین با اشاره به اینکه اروپا و آمریکا با بحران مشروعیت مواجه هستند افزود: «آنها حتی توانایی فایق آمدن بر مشكلات خود و پاسخ‌گویی به درخواست‌های به حق مردم خود را ندارند و با بحران مشروعیت و مقبولیت بین ملت‌های خود روبرو هستند.»

گفتنی است صندوق بین‌المللی پول در گزارش سال ۲۰۱۱ خود نوشت که رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ میلادی به درجه صفر رسید و میزان تورم در سال ۲۰۱۱ هم؛ ۲۲.۵ درصد بوده است.

گفتگوی اختصاصی یورونیوز با رضا پهلوی

$
0
0
گفتگوی اختصاصی یورونیوز با رضا پهلوی

رضا پهلوی همچنین از این شورا درخواست کرده که این شکایت و گزارش را به دادگاه کیفری بین المللی ارجاع کنند.

برای بررسی این شکایت و چگونگی شکل گیری آن، فرنگیس محبی از یورونیوز فارسی گفتگویی با شاهزاده رضا پهلوی داشت و و ابتدا این سوال را مطرح کرد که این شکایت بر چه اساسی تنظیم شده است؟

رضا پهلوی: مبنای شکایت مطلبی بوده که مدتها روی آن کار شده توسط کارشناسان و حقوقدانان و فعالین حقوق بشر هم در ایران و هم در خارج جهت تهیه کردن سندی که بر مبنای آن جنایات علیه بشریت را در اصل مطرح میکند و این اتهامی که مسئولیت اصلی این جنایات را به شخص علی خامنه ای که نهایتا تصمیمگیر است در نظام جمهوری اسلامی و در واقع اکثریت ساختارهای سیاسی و شبه سیاسی و به هرحال دولتی و حکومتی و اطلاعاتی یا نظامی حتی قضائی تحت نظر ایشان است و نهایتا تمام تصمیمات را عملا به عهده می گیرند و از این طریق باید مشخص می کرد که یک نفر این وسط بالاخره جوابگو و پاسخگوی اینها باشدم به همین دلیل بود که شخص علی خامنه ای را ما مسئول می پنداریم و در نظر گرفتیم و بنابراین مبنای این شکایت همانطور که خود شما اشاره کردید بر اساس اساسنامه رم تحویل داده میشود به شورای امنیت سازمان ملل به منظور اینکه این مدارک و اسنادی که در اصل نشان دهنده این نوع جنایتها در طول سالها بوده، برای رسیدگی تحویل دادگاه کیفری بین المللی داده بشود.

 

متن کامل این گفتگو را می‌توانید در یورونیوز دنبال کنید.

تهدید آمریکا...


سرنوشت متفاوت ۴ کشتی گیر؛ برادران خادم، برادران محمدی

$
0
0
سرنوشت متفاوت ۴ کشتی گیر؛ برادران خادم، برادران محمدی

برادران اول ازتشک  کشتی به صحنه سیاست رفتند و برادران دوم با چوب سیاست از کشتی رانده شدند. برای برادران خادم کشتی و سیاست خدمات متقابل داشته‌اند. ازتشک کشتی راه به پارلمان و شورا یافته‌اند و هروقت دلشان تنگ شده ازآن جا به تشک بازگشته‌اند.

 

از برادران محمدی این روزها یکی درزندان است و یکی خانه نشین. از برادران خادم یکی درشورای شهر است و دیگری پس ازنمایندگی مجلس به شرکت‌هایش رسیدگی می‌کند.

 

تفاوت برادران  برادران خادم و برادران محمدی ازهمان خانواده آغاز شد .اولی خانواده‌ای داشتند متمایل به گروه‌های سنتی مذهبی و دومی پدری داشتند که دراعدام‌های فله‌ای اول انقلاب ازدستش دادند.

 

زمانی که جنگ خانه برادران محمدی را ویران کرد برادران خادم به یمن دور بودن شهرشان از برد جنگ زندگی کردند و کشتی گرفتن آموختند، برادران محمدی اما کشتی گرفتن را درتشک  جنگ زدگی تجربه کردند.

برادران محمدی بهره‌ای از سیاست  نبرده بودند تا برای سیاسیون رای طلب کنند اما برادران خادم درانتخابات ریاست جمهوری ۷۶ دوره افتادند و برای حمایت از ناطق نوری به شهرهای مختلف سر زدند هر چه که نبود آنان پیش ازاین مدیون حمایت‌های علی اکبر ولایتی بودند و باید جبران می‌کردند چه جبرانی بهتر ازسخنرانی کردن برای رئیس جمهور قطعی از نظر نظام.

 

انتخابات ۷۶ و شکست کاندیدای برادران خادم آنان را نگران نکرد چرا که پس ازآن نیز برادران خادم راه خود یافتند و باز حمایت شدند چرا که رقیبشان شعار تحمل مخالف داده بود و بالاتر از تحمل، مخالفان خود را گرامی هم می‌داشت.

 

پاشنه سیاست درایران به نفع برادران خادم چرخید و انتخابات دوم شوراها نیاز به چهره‌هایی داشت که اصول‌گرا باشند اما نه خیلی تابلو، پس رسول خادم به شورای شهر رفت و جاخوش کرد. دو سالی بعد هم امیر رضا به مجلس رفت.

 

یک سالی پس از رفتن امیرخادم به مجلس برادر بزرگتر محمدی‌ها به جایی رفت که نه رفتنش با خودش بود و نه برگشتنش. حمیدرضا محمدی مشهور به ماهان درسال ۸۳ به دلیل اعتقادات سیاسی و مذهبیش بازداشت شد و به زندان اوین رفت و ازآن روز هنوز برنگشته است هرچند پس از۷ سال به  یک مرخصی کوتاه آمد.

 

رنج زندان ماهان برادر کوچکتر را مانع از پیشرفت نشد و او نان بازو خورد تا سرمربی تیم ملی کشتی شد. ماهان اما تنها این امکان را داشت که افتخار آفرینی برادر را از تلویزیون شاهد باشد.

 

درمدتی که ماهان زندانی بود و غلامرضا مسیرپیشرفت درکشتی می‌پیمود دولت مستعجل امیرسررسیده بود و او دیگر نتوانست راه بهارستان بیابد چرا که او درمجلس اصول‌گرای مستقل شده بود. او البته چندان نگران نبود چرا که درمدت نمایندگی ازسیاست به اقتصاد راه یافته بود تا پس ازنمایندگی وقت خود را درشرکت‌هایش سپری کند.

 

رسول اما خوش اقبال‌تر بود و همچنان درشورا ماندگار.برادران خادم پس ازگشت زنی درسیاست دل‌شان برای تشک تنگ شده است و این بار از قضا با یکی از برادران محمدی به هم رسیدند و رسول مدیر شد و خواست سرمربی هم باشد و البته به سبک دیگر مدیران جمهوری اسلامی گفت که وقتش ان قدر زیاد است که هم برای کشتی وقت دارد و هم برای شورا.او فراموش کرد که گفته بود ۵ صبح برسر کار می‌رود اما هنوز کارهای بسیاری درشورای شهر برجا می‌ماند.

 

برادران خادم یک بار ازکشتی به سیاست رفتند و قصد بازگشت دارند شاید بازار سیاست کساد شده است. برای برادران محمدی را قصد رفتن ازتشک به جای دیگر نبود اما تشک را هم ازآنان ستاندند.

اپوزیسیون یا قمپزیسیون؟

$
0
0
اپوزیسیون یا قمپزیسیون؟

 واضح‌تر بگویم، وقتی چنین افرادی جرات ندارند در باره کارهای عادی خود مثل تشکیل جلسه در پاریس و لندن و استکهلم و واشینگتن حرف بزنند - کاری که برای فعالان سیاسی یک امر متداول است و فعال سیاسی مگرشرکت درجلسه در خارج از کشور چه می‌کند؟-  و فقط خبرنگارانی را دعوت می‌کنند که «همراه» باشند و به جای انعکاس واقعیت، محرم راز بمانند، به نظر من یک جای کار ایراد دارد.

اما این همه ماجرا نیست. در همین جامعه آزاد، وقتی دوستی نامه‌ای تهدیدآمیز می‌فرستد و می‌گوید به خبرنویس که اگر نام مرا از فهرست حذف نکنی، چنین می‌شود و چنان، یاد روابط احزاب وابسته به ابرقدرت‌ها در قبل از انقلاب می‌افتم؛ حس می‌کنم که یا گروهی که دارد جمع می‌شود نمی‌داند به دنبال چیست، ویا با لوازم آنچه که مثلا براندازی جمهوری اسلامی است و ارزش هایی که باید ارزش های کنونی شوند آشنا نیستند. من، حتما(به توان ۲) با جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی که امکانات کشور را به هدر می‌دهد و از تبعیض پر است و آزادی‌های مشروع را نادیده می‌گیرد و حقوق مردم را ضایع می‌کند و هزار ویک دلیل دیگر مشکل دارم، و بدتر از آن، با کسانی که از دل آن برآمده‌اند و می‌خواهند نظامی را سرجای این یکی بیاورند که نه شفاف است و نه پاسخگو به مردم و نه نوید دهنده ارزش‌های متعالی که شایسته تک تک هموطنان‌مان است.

باعث خوشحالی است اگر اپوزیسیون متشکل از همه نیروها باشد و کسی از قلم نیافتد. چرا سلطنت‌طلبان در میان جمع نباشند؟ همین سوال را چند ماه پیش از آقایان سازگارا و واحدی کرده بودم و البته پاسخ‌های‌شان به نظر من راضی کننده نبود. اما وقتی شنیدم که تا حدی این مشکل رفع شده و گفت و گوهایی با نیروهای نزدیک به رضا پهلوی در پاریس انجام شده، حس کردم که اپوزیسیون به بلوغ نزدیک‌تر می‌شود. (صرف نظر از اینکه به عنوان یک خبرنگار یا کارتونیست چه اعتباری برای هر یک از این نیروها قائل هستم- این را فقط به عنوان احترامی که قوائد یک روند دموکراتیک وجود دارد گفتم نه اینکه حالا این شخص یا آن شخص چه فکری می‌کند.)

 اما اگر نیروهایی که می‌خواهند به نحوی آینده ایران را رقم بزنند، خیال کنند که باید همان روش سال ۵۷ نوفل‌لو‌شاتو را تکرار کنند و مانع انعکاس خبر شوند و درست مدافع ارزش هایی باشند که از یک انقلاب مدافع آزادی به یک یک دیکتاتوری تمام عیار تبدیل شد، از دید من خبرنگار، قاعدتا دارند نسخه جدیدی از انقلاب اسلامی را بازسازی می‌کنند، و صحبت از آن حق مردم است. ( و مگر نه شعار اصلاح‌طلبان حکومتی شعارزیبای دانستن حق مردم است بود؟ آیا این شعار منسوخ شده است؟ یا شده است دانستن حق مردم است هروقت مابخواهیم واجازه بدهیم؟ بله؟ )

تعارف را کنار بگذاریم. اگر قرار است کنفرانس یا کارگاهی با حضور خبرنگاران برگزار شود و این خبرنگاران از حرف زدن منع شده باشند یا بشوند، سوال‌های زیادی ایجاد خواهد شد؛ مگر جلسه لندن سوال ایجاد نکرد؟ آیا کسی به ریشه‌های این سوالات و مشکلات منطقی واصولی که از این نوع نگاه به  این موضوع‌ها وجود دارد سخنی گفت و در پی رفع آن بر آمد به جای متهم کردن بقیه؟

خب اگر گفته شود که در جلسه پاریس، میان نیروهای سیاسی کرد بحثی درگرفته و بعد به خاطر بلوغ فکری  به نتیجه‌ای مشترک رسیده‌اند اتفاق بدی افتاده؟

وقتی مثلا می‌فهمی که قرار است در واشینگتن جلسه‌ای برگزار شود و یکی منکر می‌شود و دیگری تایید می‌کند و بعد متوجه می‌شود که نباید تایید می‌کرده و قسم و آیه می‌آورد که در «ژنو» برایم ماجرا را خواهد گفت و بعد خودش نمی‌آید و نمی‌گوید، خب آدم حس می‌کند یک جای کار می‌لنگد. پای صداقت می‌لنگد، پای  پایبندی به اصول و ارزش‌های اولیه دموکراتیک می‌لنگد. پای احترام به حق دانستن مردم می‌لنگد و هزارو یک چیز دیگر.

به نظر من، نیروهای اپوزسیون می‌توانند تجربه‌های تلخ پیشین را کنار بگذارند، و با تحمل بیشتر و اجازه دادن به رسانه‌ها به بازبینی روش‌ها و برنامه‌های‌شان، از تکرار اشتباه بزرگ بهمن ۵۷ خودداری کنند. می‌گویم اشتباه، چون به دنبال استقلال و ازادی بودند، اما چیزی که به دست آمد، نه آزادی آورد و نه واقعا استقلال. مگر بسیاری از ما چه چیزی برای کشورمان می‌خواهیم؟ جز آزادی و سعادت؟ یک طرف ماجرا که به دنبال تکرار رویاهای «امام راحل» بود و دوران طلایی آیت‌الله خمینی که بیشترین جنایت‌ها در آن رخ داد را «مدل» خود قرار داد، یک طرف الان به دنبال مخفی‌کاری است و این سو و آن سو خود را دارای برنامه معرفی می‌کند. اینکه دوست دارند محور باشند و بقیه دورشان بچرخند و به گردش آزاد اطلاع رسانی و دیگر ارزش هایی که عملا به فراگیرکردن و انسانی کردن این روند کمک می‌کند اعتقاد ندارند یا آنها را به کناری می‌زنند، مرا شدیدا نگران می‌کند.

اگر قرار است مدل جدید اپوزیسیون یک «فراموش‌خانه» داشته باد که همه اطلاعات و اخبار در آن بسته بماند، باز هم نگران‌کننده است. اگر قرار است بعد هم مثلا برای کسی کار خبری‌اش را کرده و ماجرا را مثل دیگر اخبار عادی منتشر کرده مثل ماجرای «طائب»* پاپوش درست کنند، که واقعا باید سوال کرد که چرا برای تکرار روش‌های جمهوری اسلامی به غرب پناهنده شده‌اند؟ چنین ماجرایی نشان می‌دهد که چرا مخالفان در لرزاندن تن رهبران جمهوری اسلامی ناموفقند چرا که به زبان و الگوهایی تمسک می‌جویند که در ان رهبران جمهوری اسلامی استادند. در حالی که اگر از روش‌های دموکراتیک و والای انسانی که مردم کشورما لایق آنند پیروی می‌کردند عملا رهبران جمهوری اسلامی خلع سلاح شده بودند. غیر از این است؟

از نگاه من، اپوزیسیون ایرانی باید متحد باشد، متشکل باشد و قدرت‌های جهانی رویش حساب باز کنند، اما اینکه گروهی را دور خودمان جمع کنیم و از آنها تنها نظر مثبت بطلبیم، ایراد دارد. باید روی مشترکات خانه ساخت. اما نگاه دموکراتیک را فراموش نکرد و پاسخگو ماند.

به نظر من، باید تعدادی خبرنگار مستقل را به کارگاه آموزشی/جلسه استکهلم دعوت کرد تا به مردم نشان دهد که چه اتفاقی دارد می‌افتد.خبرنگاران، راویان واقعیت‌گو باشند نه همراهانی که هزینه هتل و غذای‌شان پرداخت شود و مهمان باشند. اگر قرار است در جلسه‌ای مسائلی طرح شود که بنا به هر دلیلی باید مخفی بماند، از جمله امنیت افراد، از روزنامه‌نگاران بخواهند که در جلسه نیایند، اما منتظر نباشند که خبرنگاران هم به دنبال دریافت واقعیت نباشند.

اینکه می‌شنوم در این جلسات، خبرنگاران متعددی بوده‌اند اما خبری بیرون نیامده، این سوال به ذهنم می‌رسد که جایگاه این دوستان را بازتعریف کنیم. یا روزنامه‌نگارند، یا نیستند. لابی‌ایست هستند یا مشاور سیاسی یا بازیگر؟ به عنوان منتقد دعوت شده‌اند که مباحث را بررسی و عیب‌یابی کنند یا ؟

می‌توانید روزنامه‌نگار باشید، فعال حقوق بشر باشید، مشاور سیاسی باشید، اما در رسانه خودتان نه پنهان‌کاری کنید و نه به نفع ماجرا مطالبی را مسکوت بگذارید و یا به طور مخفی متناسب با منافع دعوت کننده یا محوریت ماجرا بازی کنید. اپوزیسیون مافیایی به جایی نرسیده و نخواهد رسید.
 

قمپزیسیون

مرا ببخشید، اما به مخالفانی که پز می‌دهند که چنین می‌کنیم و چنان اما هنوز نتوانسته‌اند برنامه‌ای داشته باشند، می‌گویم «قمپزیسیون».

اگر بتوانیم برای رسیدن مردم ایران به دموکراسی و آزادی و سعادت، از خودمان و منافع‌مان بگذریم از بازی‌های گروهی قدیمی پرهیز کنیم، شاید بتوان امیدوار بود که مبارزه با رژیم تهران می‌توان به نتیجه‌ای برسد. حتما باید نیروهای طرفدار مشروطیت در کنار اصلاح‌طلبان و حتی کسانی که نگاهی نزدیک به مجاهدین خلق دارند اما نفی کننده خشونت هستند و گروه‌های دیگر که زبان جمعیت‌های مختلف ایران هستند کنار هم جمع شوند، اما با ساز و کاری شفاف. نه اینکه تا خبر برگزاری یک جلسه به دنبال جلسه پاریس و دیگر جلسات (مثلا در آوریل) در آمریکا و اسامی دعوت شدگان آمد بیرون، ایمیل و تلفن پشت سر هم بیاید که نه تکذیب می‌کنند و نه تایید و فقط می‌خواهند کور باشی و ناشنوا و ناگویا!

قمپز آزادی‌خواهی در کردن به این جور بازی‌ها نمی‌خواند.

تا نمایندگان مستقل رسانه‌ها را به عنوان ناظر نداشته باشید، که سوال‌پیچ‌تان کنند، و از شما پاسخ بطلبند، نمی‌توان باور کرد که از ۳۳ سال دیکتاتوری و اختناق و ساکت کردن منتقد چیزی یاد گرفته‌اید. اگر روش‌تان را تغییر دادید، و توانستید هم به سمت اتحاد پیش بروید و هم پاسخگو بمانید و شجاع در برابر نقد و خبر، می‌توان به شما امیدوار بود.

اپوزیسیونی که از یک خبر ساده بترسد، کارش زار است...

 

----

*یادآوری می‌کنم که چند ماه پیش، بعد از آنکه خبر جلسه فرزند هاشمی رفسنجانی با دکتر هوشنگ امیر احمدی در خودنویس  منتشر شد، وابستگان پاریسی در جلسه‌ای در یک‌شنبه بعد از آن، برنامه جنگ روانی خود را ریختند و از طریق فیسبوک ۲۵ بهمن و بعد رسانه‌های نزدیک به خود اجرا کردند. جنگ روانی شاخ و دم ندارد، و اجرا کننده‌های با تجربه آن نیز آدم‌هایی هستند مثل من و شما، اما احتمالا در جهت نامناسبی از نظر سیاسی و زمانی قرار گرفته‌اند.

کاظم صدیقی: «عمامه» نشانه سلطنت خداست

$
0
0
کاظم صدیقی: «عمامه» نشانه سلطنت خداست

در فیلمی که به تازگی روی اینترنت منتشر شده، کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، «قربان عمامه می‌رود» و می‌گوید: «پیغمبر در غدیر عمامه سحاب با دست مبارک خودش به سر امیرالمؤمنین گذاشت که علامت حاکمیت امیرالمؤمنین بود.»

 

 

وی می‌افزاید: «در روایت دارد که تاج ملک (فرشته) عمامه است. عمامه، آرم است. کسی که حاکم بر مردم است باید بنده خدا باشد. بنده خدا سرسپرده است. این علامت بی‌رنگی است.»

صدیقی می‌گوید: «عمامه کسی سرش می‌گذارد یعنی سرش مال خودش نیست. این سربدار است. این سرسپرده است. موسی‌بن‌جعفر به نقل از پیغمبر فرمود عمامه نشانه سلطنت خدا و حکومت خداست.»

صدیقی ادامه می‌دهد: «حکومت دینی وقتی به عمامه‌به‌سر داده شد، امانت‌داری می‌کند خیانت به مردم نمی‌کند، اما تاجها همیشه خیانت کردند.»

سقوط دوباره یک هواپیمای جنگی در بوشهر

$
0
0
سقوط دوباره یک هواپیمای جنگی در بوشهر

خبرگزاری مهر علت سقوط یک فروند هواپیمای اف-۱۴ را که امروز در اطراف روستای کره‌بند شهرستان بوشهر سقوط کرده، «نقص فنی» اعلام کرده است.

این هواپیما ساعت ۴:۳۰ صبح امروز از پایگاه ششم شکاری بوشهر پرواز کرد و سه دقیقه بعد سقوط کرد.

این خبرگزاری نوشته که از وضعیت خلبان و سرنشینان اطلاعی در دست نیست، اما دیگر رسانه‌های خبری ایران به نقل از فارس نوشته‌اند که «خلبان و کمک خلبان این هواپیما شهید شدند.»

بیست و ششم مرداد سال گذشته نیز یک فروند هواپیمای جنگی اف-۴ در پنج کیلومتری بوشهر و در نزدیکی منطقه ویژه اقتصادی این شهر سقوط کرد.

این هواپیما متعلق به هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بود که خلبانان آن جان سالم به در بردند.

 

احمدی‌نژاد در زادگاه رفسنجانی: می‌دانم از من خوش‌تان نمی‌آید؛ پشت‌پا نزنید

$
0
0
احمدی‌نژاد در زادگاه رفسنجانی: می‌دانم از من خوش‌تان نمی‌آید؛ پشت‌پا نزنید

به گزارش خبرگزاری مهر محمود احمدی‌نژاد در شهر رفسنجان عده‌ای از افراد در داخل کشور را مورد خطاب قرار داد و گفت: «از ما خوش‌تان نمی‌آید، ولی ملت انتخاب کرده‌اند. می‌دانم که خیلی سخت است، اما چاره‌ای نیست، باید تا پایان دوره صبر کرد. اگر همراهی نمی‌کنید حداقل پشت پا نیندازید. دست و بال‌ها را که بریدید؛ ولی اگر شده سینه‌خیز هم جلو می‌رویم.»

رییس دولت دهم سپس با خطاب قرار دادن غرب و با اشاره به تحریم‌ها گفت:‌«این چه ادبیاتی است که در برابر ملت ایران به کار می‌برید؟ خجالت نمی‌کشید؟ به کجا می‌خواهید برسید؟ دور هم جمع می‌شوید و بیانیه صادر می‌کنید. خجالت بکشید و از این رفتار زشت دست بردارید اینجا کانون انسانیت و منطق است.»

وی سپس با اشاره به کشورهای منطقه و شرایطی که بر سوریه حاکم است به کشورهای عربی منطقه هشدار داد که دست از رفتار خود در قبال سوریه بردارند چراکه به گفته‌ی احمدی‌نژاد بعد از سوریه نوبت این کشورها هم فرامی‌رسد. وی‌گفت: «زمانی که سوریه نباشد شما اندازه یک دستمال هم برای آن‌ها [کشورهای غربی] ارزش ندارید.»

وضعیت اقتصادی: همه چیز خوب است

رییس‌جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود به مردم گفت هیچ مشکلی در اقتصاد کشور نیست و این شرایطی که می‌بینید مصنوعی و تصنعی هستند.

احمدی‌نژاد بدون نام بردن از افراد خاصی گفت «برخی آشفته بازار درست کردند که سود ببرند».

وی افزود: ««بانک مرکزی قطعا دوست دارد که ارز‌هایش را بفروشد و به ریال تبدیل کند، اما به روش صحیح. آشفته بازاری را درست کرده‌اند. عده‌ای هم باور کرده‌اند اعلام شد که قیمت سکه یک میلیون تومان است چه خبر است مگر سکه خوردنی و یا نوشیدنی است؟»

گفتنی است در رویدادی دیگر امروز بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی از آغاز اجرای طرح دلار تک نرخی از روز شنبه آینده خبر داد و گفت در سیاست جدید هر دلار ۱۲۲۶ تومان خواهد بود.

Viewing all 1413 articles
Browse latest View live