نیکلاس کریستوف، خبرنگار سرشناس آمریکایی که اکنون در ایران به سر میبرد، مینویسد که شاید ایرانیان، بزرگترین طرفدارن آمریکا در خاورمیانه باشند. او از علاقه یک فروشنده که قبلا نظامی بوده به آمریکا حرف میزند که تحریمها را در وضعیت بد بازار موثر میداند اما رهبران کشور را مسوول نابسامانی میشناسد.
او همچنان از ایرانیانی در سطح کشور مینویسد که طرفدار مسوولان کشور و خشمگین مقابل «قلدری» آمریکا هستند، اما تاکید میکند که مردم ایران یکدست نیستند، ولی با گرمی از او که آمریکایی است استقبال کردهاند.
کریستوف میگوید که این بار دولت ایران به او ویزایی غیر معمول داده و توانسته بدون آنکه همراه و «اسکورت» داشته باشد، از مشهد تا تبریز را در مسیری «تایید شده» بپیماید و براند و با مردم گفتگو کند.
او همچنین مینویسد: «در مقایسه با سفر قبلیاش در سال ۲۰۰۴، مردم ناراضیتر به نظر میرسند که بیشتر به خاطر مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای غرب باشد. این تحریم گرچه به نحو تلخی دردناک بودهاند، اما تعداد قابل توجهی از ایرانیان رهبران خود را مقصر میدانند،»
کریستوف به ترس مردم از انتقاد از حاکمیت هم اشاره میکند و میگوید که ایرانیها نگران ظاهرشدن مقابل دوربین برای گفتگو هستند و گاه جلوی دوربین ۱۸۰ درجه تغییر میکنند.
این خبرنگار در باره بررسی افکار عمومی و میزان حامیان حکومت میگوید: «ارزیابی افکار عمومی در یک کشور استبدادی است خیلی دشوار است، اما معلوم است که بسیاری از طرفداران دولت، کشاورزان و کارگران کمتر تحصیل کرده هستند.»
کریستوف در پایان مینویسد که ایران برایش مثل کشورهای استبدادیای میماند که قبل از سقوطشان آنها را پوشش داده:«حدس من این است که مرگ از سیستم، دیر یا زود دارد - مگر اینکه جنگی بین ایران و غرب و یا حمله اسرائیل به سایت های هستهای ایران رخ دهد که میتواند باعث واکنشی ملی و نجات آیتاللهها شود.»