بسته بودن فضا در ایران و عدم امکان نظرسنجی مستقل و همهجانبه، باعث شده بسیاری از سازمانها و نهادهای تحقیقاتی به نظرسنجی تلفنی روی بیاورند. به عبارتی، گروهی سوالهایی را از شهروندان و ساکنان استانهای مختلف کشور میپرسند و بر همان اساس هم آماری را تقدیم سفارش دهنده میکنند.
نظر سنجی موسسه گالوپ و هیئت کارفرمایان پخش رسانه (بی بی جی) آمریکا که دیروز منتشر شد، نکات مهمی را در خود دارد، از جمله میزان توجه مردم به رسانههای دولتی ایران. گالوپ یکی از مهمترین و معتبرترین موسسات نظرسنجی دنیا است وبسیاری از سازمانهای مهم، تحقیقات آماری و نظرسنجیهای خود را به خاطر دقت زیاد گالوپ به این موسسه میسپارند.
اما بررسی بخشهای مختلف این نظرسنجی سوالبرانگیز است.
یکی از نتایج تحقیق مذکور این است که ۴۳٪ مردم در خانههای خود اینترنت دارند. این در حالی است که میزان دسترسی مردم ایران به اینترنت خیلی کمتر از این حد است. بر اساس تحقیق مرکز آمار ایران، بیش از ۸۵٪ مردم ایران به اینترنت دسترسی ندارند. به همین دلیل، دغدغهام را با دکتر حسین قاضیان که مطرحترین کارشناس نظرسنجی سالهای اخیر بوده مطرح کردم. قاضیان میگوید: «مشخصات جمعیتی نمونه را نداریم که بدانیم نمونه تا چه حد "نمونه معرف" است ولی یک مورد نشان میدهد که احتمالا نمونه خوبی نیست. آن جا که ۴۳ درصد از اینترنت برای خبر استفاده می کنند در حالی که میزان دسترسی به اینترنت حدود ۱۴ درصد است». پس اگر بنا به آمار موجود، میزان دسترسی مردم ایران به اینترنت حدود ۱۴٪ باشد، آیا جمعیت آماری مورد نظر در این نظرسنجی، میتواند نماینده کل جمعیت کشور باشد؟ یعنی میتوان «نظر» این گروه را به کل جامعه تعمیم داد؟
یکی از دیگر مسائلی که این روش و نتایج برگرفته از آن را سوال برانگیز میکند، تلفنی بودن آن است. در این تحقیق با شمارههای(خانگی و موبایل) ۲۰۰۰ نفر از اهالی ۳۱ استان کشور تماس گرفتهاند، و طبیعتا پاسخ به نظرسنجی با توجه به احتمال کنترل و حتی نگرانی از «شنود» مکالمات از سوی دستگاههای امنیتی نمیتواند به دقیق بودن نتایج گرفته شده از پاسخها کمک کند. دکتر قاضیان معتقد است که آنهایی هم که از طریق تلفن به این سوالها جواب میدهند [آن هم از خارج]، ملاحظاتی دارند.
چند سال پیش، یکی از کارشناسان سیاسی آمریکایی که گفته میشود توجه ویژهای به محمود احمدینژاد دارد، مدعی بود که با توجه به نظرسنجی تلفنی، متوجه شده که احمدینژاد برنده انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۲۰۰۹ بوده است. اما منتقدین این تحلیلگر از او پرسیدند که چگونه وقتی کسی در داخل ایران و با توجه به ملاحظات و نگرانیها به تلفنی که از خارج زده شده جواب میدهد میتواند پاسخی مبتنی به نظر واقعی خود را ابراز کند؟
دکتر قضیان البته به نکتهای اشاره میکند که ممکن است کمتر به آن توجه کنیم: «۳۰ درصد جواب ندادهاند و این ها معمولا هم جهت هستند در نتیحه نمونه بایاس (جانبداری) دارد». این در حالی است که مدیر بیبیجی میگوید: «۳۰درصد قبول نکردند که با ما صحبت کنند که البته این درصد از تحقیقاتی که در آمریکا انجام می گیرد خیلی بهتر است. در آمریکا ۶۰ تا ۷۰ درصد از مردم شرکت در نظرسنجی ها را رد می کنند.» اما باز آیا این توجیه، به درک بهتر نظر واقعی مردم کمک میکند؟
این کارشناس نظرسنجی در ادامه میگوید: «در آمریکا معمولا به دلیل بیحوصلگی و خلاصی از تلفنهای مزاحم جواب نمیدهند اما جواب ندادهها از جهتگیری سیاسی معینی برخوردار نیستند خصوصا در قبال نظام سیاسی، اما در ایران در موضوعاتی که رنگ و بوی سیاسی دارد و از طریق تلفن سوال میشود آن هم از خارج، کسانی جواب نمیدهند که بیشتر نگران برخورد حکومت هستند و دستشان به جایی بند نیست، پس آنها گرایش کمتری به حکومت دارند یا دست کم از نظر سیاسی محافظهکارترند بنابراین بیپاسخها جهتگیری معینی دارند که در نتیجه کلی خودش را نشان میدهد. بنابراین اثر این ۳۰ درصد حذف شده در این جا خیلی مهمتر از آن ۷۰ درصد حذف شده در آن جا هستند گرچه نسبتشان کمتر است.»*
با این حال نمیتوان با قاطعیت این نظرسنجی را نفی کرد، چرا که باید روش تحقیق و سوالها را نیز بررسی نمود.
یکی از نتایج هم گرایش بخش بزرگی از جامعه به سیما است. نمیتوان شک کرد که سیمای جمهوری اسلامی هنوز یک منبع خبری مهم برای جامعه است. در دسترسترین رسانه در کشور است و نمیتوان تاثیرش را نادیده گرفت.
نوشتههای مرتبط:
نظرسنجی آزاد؛ غیر ممکن!
تلویزیون دولتی 'کلیدی ترین خبر رسان' ایران
نتیجه یک نظر سنجی: رسانه های دولتی 'کلیدی ترین خبر رسان' برای ایرانیان
--------------
* این بخش به متن اضافه شده، و پاسخ دکتر قاضیان است به سخنان مدیر بیبیجی در باره میزان اهمیت ۳۰٪ افرادی که جواب ندادهاند.