
زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ فردی را با ریشها و موهای بلند به خاطر دارند. زمانی که مسوولین زندان موها و ریشهای او را به زور کوتاه کردند مشخص شد که سنش جوانتر از چیزی است که با موهای بلند نشان میدهد.
هر کس از او درباره اتهامش میپرسد با جمله ای متفاوت رو به رو میشد. بعدها به تعدادی از زندانیان گفته بود این اتهام را به شوخی ذکر میکند تا قداست رهبری جمهوری اسلامی را بشکند.
به زندانیان می گوید که زندان و آزادی فرقی برایش ندارد چرا که وزارت اطلاعات زندگیش را متلاشی کرده است و دیگر کسی را ندارد. برای همین وقتی که بند ۳۵۰ تلفن داشت تنها مدتی به نوهاش زنگ میزد و وقت تلفنش را به دیگران میداد. به زندانیان دیگر میگفت مامورین وزارت اطلاعات همسرش را وادار کردهاند که طلاق بگیرد و دیگر در بیرون زندان کسی منتظر او نیست.
در روزهای ملاقات هم ملاقاتی نداشت. نام او در لیست زندان البته «غلامرضا مکعیان» بود.مشهور بود که از مدیران وزارت اطلاعات بوده است و در افشای قتلهای زنجیره ای نقش داشته است. در مدتی هم که در زندان بود تعدادی فیلم از بند امنیتی ۲۰۹ اوین را ضبط و به بیرون منتقل کرده است. به تعدادی از زندانیان هم گفته بود که دلیل اصلی بازداشتش انتشار فیلمهای شکنجه متهمان قتل های زنجیرهای بوده است.
آنچه که زندانیان درباره آن اتفاق نظر دارند این است که مسوولین وزارت اطلاعات و قوه قضائیه دستوری از بالا برای برخورد با او دارند و به این زودیها ول کن او نیستند چرا که هر زمان نزدیک به پایان حکمش میشود یک حکم جدید برای او صادر میکنند تا از زندان آزاد نشود. پس از اینکه مدتی در بند ۳۵۰ زندان اوین بود و زندانیان سیاسی داستان او را فهمیدند مجددا به بندهای عادی زندان منتقل شده است.
ملک در نامه ۱۲ صفحهای خود به برخوردهای ماموران و روشهای بازجوییشان اشاره کرده است.
سال گذشته نیز از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به تحمل یک سال زندان دیگر و ۵۰ ضربه شلاق، محکوم شد.
باید توجه داشت که راهی برای بررسی کامل ادعاهای نویسنده نامه وجود ندارد و این زندانی سالهاست که از دسترسی به اطلاعات خارج از زندان محروم بوده است، اما خوانندگان محترم میتوانند متن کامل نامه را به شکل «پی-دی-اف» ملاحظه و مطالعه کنند.