خامنهای و گوبلای خان!
ماشاءالله سیرجانی٬ مسئول واحد بازرسی و نظارت اداره ارشاد قم هفته پیش یک خبری داد که ما یک فاتحه خواندیم برای شادی روح «گوبلای خان مغول» از فک و فامیل های هولاکو خان مغول که ایشان هم نوه چنگیز خان مغول بوده است!
خبر هم این بود که ایشان فرموندند اداره ارشاد قم تقریبا شش هزار و ۳۸۴ جلد کتاب را در سال گذشته خمیر کرده است به سلامتی!
حالا این کتابها چه بوده و به کجای اسلام ضربه وارد کرده بوده چیزی نفرمودند اما خداوکیلی گوبلای خان مغول هم با فرهنگ و کتاب این مملکت این کارها را نکرد که این آقای خامنهای دارد انجام میدهد، تازه گوبلایخان و هولاکو خان اگر سه تا مسجد خراب کردند به جایش دو تا رصد خانه تاسیس کردند و به جای احمدی نژاد هم نظرشان به نظر خواجه نصیرالدین طوسی نزدیکتر بود!
پالایشگاه عزت ضرغامی!
هفته پیش سایت بولتن نیوز که مستقیم زیر نظر برادران گمنام وزارت اطلاعات اداره میشود گیر داده به صدا و سیما و نوشته که اگر صدا و سیمای عزت ضرغامی را به بخش خصوصی واگذار میکردیم میتوانستیم با هزینه آن یعنی ۴۵۲۲ میلیارد تومان، دو تا پالایشگاه تاسیس کنیم و ۶۰۰۰ میلیارد تومان درآمد داشته باشیم!
ما هم هر چه فکر میکنیم میبینم بد هم نیستها...
چون اول و آخر که اینها چندین بار به صورت عمده از این ۶۰۰۰ هزارمیلیارد تومان به جیب میزنند و البته تا الان هم به کرات به جیب زدهاند، پس بهتر است که روی این پیشنهاد یعنی تبدیل صدا و سیما به پالایشگاه نفتی فکر کنیم و از این طرح حمایت کنیم!
این طوری هم از شر سریالهای در پیت صدا و سیما خلاص میشویم و هم این مسوولین حداقل یک زحمتی به خودشان میدهند و از طریق تاسیس پالایشگاه دزدی میکنند به جای ااین که شبانه به بانکها دستبرد بزنند!
بعد جالب است بولتن نیوز در ادامه این گزارش هر چه از دهان متبرکش در آمده نثار صدا و سیما کرده و آن را «یک سازمان ورشکسته و زیان ده و انحصارگرا» خوانده که اگر ما این را گفته بودیم الان برده بودنمان در کهریزک و پس از نوشابه درمانی! در همان صدا و سیما روزی سه بار فیلم اعترافاتمان را پخش و جلوی در و همساده رسوای عالم کرده بودند.
تفاوت فرهنگی در مجمع تشخیص مصلحت!
هنوز چهار روز از صحبتهای آقا الهام (اشتباه نکنید اسمش الهام نیست فامیلی اش الهام است) که گفته بود مجمع تشخیص مصلحت جای بیکارهاست و رهبری برخی از افراد سیاسی که بیکار هستند را در این مجمع دور هم جمع کرده تا به دلیل بیکاری برای سیستم مزاحمت ایجاد نکنند! نگذشته بود که محمود احمدینژاد صاف رفت در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام و چیک تو چیک هاشمی رفسنجانی نشست.
جالب است که این دو انقدر به همین نزدیک شدند و در مقابل دوربینهای خبرنگاران برای هم عشوه شتری آمدند که فقط کم مانده بود آن زیر میرها یک تفاوت فرهنگی اتفاق بیافتد و احمدینژاد یک قاشق غذا بگذارد دهان هاشمی و هاشمی هم با انگشت کوچکش عسل در دهان احمدینژاد بگذارد و بعد هم احمدی نژاد انگشت هاشمی را یواش گاز بگیرد و اکبر هم در گوش محمود بگوید: «خیلی لوسی!» بعد همه دست بزنند و به این ترتیب مصلحت نظام را تشخیص بدهند!
موازی کاری ثبت احوال و ارتش سایبری
یعنی این برادران گمنام امام زمان در نهادهای امنیتی یک کاری دارند میکنند که آدم از ترسش شناسنامه اش را هم آتش بزند و از اداره ثبت احوال گواهی فوت بگیرد تا یک مدتی با خیال راحت زندگی کند!
هفته پیش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در روز روشن از قول ناظمی اردکانی رییس سازمان ثبت احوال کشور نوشته بود کخه «شناسایی افراد در فضای مجازی از رویکردهای جدی سازمان ثبت احوال در سال ۹۱ است» و ضمناً اظهار امیدواری کرده بود که «این پروژه اساسی تا پایان برنامه پنجم با موفقیت به انجام برسد.»
من نمیفهمم شناسایی افراد فعال در فضای مجازی به سازمان ثبت احوال چه ربطی دارد در ثانی این برادران زحمت کش ۷۰۰۰ تومانی که در ارتش سایبری مشغول به شغل شریف مزدوری هستند پس چه غلطی میکنند که باید نهادهای دیگر نیز کار زندگی شان را ول کنند و به آن ها کمک کنند و این طوری در این امر خطیر موازی کاری پیش بیاید و خدای نکرده در کار هم اخلال ایجاد کنند!
روزی ۱۰۰ تا کشته...
خب به سلامتی، آمار تلفات جانی حاصل از تصادفات رانندگی و جادهای فقط در هفته گذشته به روزی ۱۰۰ نفر رسید!
باورتان میشود؟ یعنی همین امروز که شما و بنده از خواب بیدار شدیم تا الان ۱۰۰ نفر در رانندگی گاز را دادند و قبض را گرفتند!
این رقم تا کنون بیسابقه بوده است و مسولان محترم هم خیلی شیک و تمیز از رانندگان عزیز و مسافرانی گرامی که در مسیر جاده ها تردد می کنند تقاضا کردند تا موارد ایمنی را بیشتر رعایت کرده و از خوردن و آشامیدن، پاسخ دادن به تلفن همراه، شوخی و صحبت کردن در حین رانندگی و دیگر مواردی که باعث حواس پرتی رانندگان می شود خودداری کنند.
آخی چه با کلاس!
جا دارد که رانندههای عزیز هم از مسئولین محترم راه و ترابری، راهنمایی و رانندگی و بقیه مسئولان عزیز تقاضا کنند که یک مقداری خجالت بکشند از قد و هیکلشان با این وضعیت جاده سازی و ایمنی راهها و خودروها...
۱۵ میلیارد تومان خرج چادر چاقچور!
ما را باش بعد از این که احمدینژاد در آخرین روزهای سال قبل لیچار بار مجلس کرده بود نزدیک بود دلمان برای این نمایندهها که احمدینژاد برجکشان را با خاک یکسان کرده بود بسوزد اما الان فکر میکنیم حقشان است که یک بار دیگر احمدینژاد را استیضاح کنند تا این بار محمود و هیات دولت و ملت همه دور هم یک صفایی در مجلس بکنند تا ما یک کمی بیشتر دلمان خنک شود!
شما نگاه کنید محمد مهدی مفتح سخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی هفته پیش برخی از مصوبات این کمیسیون در بررسی لایحه بودجه ۹۱ را برای خبرنگاران تشریح کرد بعد درباره یکی از مصوبات به اختصاص هزینه ای معادل ۱۵ میلیارد تومان برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب! توضیح داده است.
خب آدم به این مجلس چه بگوید؟
آخه لامصب ها ۱۵ میلیارد تومان مگر علف خاوری است که همین طوری بذل و بخشش می کنید در راه این مسخره بازیها؟
والله از برکات این ترویج فرهنگ عفاف و حجاب است که بعد از سی سال ترویج! هر روز وضعیت حجاب و پوشش به زعم شما بدتر میشود و دختر خانمها به جای مانتو، کم مانده مایو بپوشند!
طوری که کار به خون و خونریزی هم کشیده و احمد خاتمی چندی پیش گفته بود: «هیچ یک از مسوولان به فکر حل کردن و پیدا کردن راه حل برای این مشکل نبوده و به نظر میرسد دیگر با کار فرهنگی نمیتوان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر میکنم برای حل این مسئله باید خونهای پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.»
جوشن کبیر در مذاکرات هستهای!
دلمان خوش بود نماینده تیم مذاکره کننده هستهای ایران در مذاکرات با گروه ۵+۱ در استانبول این بار سخنان خود را بدون دعای فرج امام زمان آغاز کرده و سریع رفته سر اصل مطلب و به جای عربی بلغور کردن جلوی خانم اشتون و بقیه دیپلماتهای خارجی به همان موضوع انرژی هستهای و اینها پرداخته است.
اما زهی خیال باطل!
از قرار معلوم اوضاع خیلی داغون تر از این صحبتها بوده چرا که روزنامه جوان، ارگان سپاه هفته پیش از قول علمالهدی، امام جمعه مشهد، نوشته که «دو گروه ایرانی و ۱+۵ باید به صورت همزمان وارد سالن مذاکره میشدند که به علت مصادف شدن ورود طرفین مذاکرات با زمان اذان مغرب، این اتفاق رخ نداده و تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی دکتر جلیلی به محض اطلاع از زمان اذان مغرب و عشا به وقت استانبول، از ورود به سالن جلسه امتناع کرد و اعضایش در گوشهای از سالن به اقامه نماز پرداختند.»
یعنی تا تیم مذاکره کننده ایران درست لحظهای که میخواستند وارد سالن شوند به جای سالن راهی توالت شدهاند و جورابها را داخل جیبها گذاشته و آستینها بالا و شِرپ و شورپ آب کوبیدند به صورت و فینهای غلیظ و خلاصه بعد هم گوشه سالن به صف شدند و نماز زدند به بدن!
شما حال و روز طرفهای اروپایی و امریکایی را تصور کنید در این لحظات که این نمایش را تماشا میکردند احتمالا با خودشان گفتهاند که «ای دل غافل! با کی می خواهیم بریم سیزده به در!»
علمالهدی البته یک چیز جالب دیگر هم گفته این که «در این مدت، کشورهای اتمی و قدرتمند دنیا منتظر بچههای ما شدند تا همزمان وارد سالن شوند و همین عامل باعث پیشرفت مذاکرات به نفع طرف ایرانی شد، به گونهای که صلابت و اقتدار ایران را به دنبال داشت.»
ترجمه صحبتهای علم الهدی یعنی این که این نماز باعث شد که در مذاکرات هسته ای با گروه ۵+۱ پیشرفت حاصل شود و احتمالا برای مذاکرات دور بعدی در بغداد یک جلسه سفره ابوالفضل و جوشن کبیر هم بعد از نماز برگزار خواهد شد تا انشالله برویم برای ختم سی جز قرآن در نشستهای آینده با آژانس انرژی اتمی تا باز هم در مذاکرات پیشرفت کنیم!