قاضی سعید مرتضوی پس از واقعه زندان کهریز،از سوی «غلامحسین محسنی اژهای» که ازهمان سال نخست تأسیس وزارت اطلاعات،وارد حوزه امنیتی و اطلاعاتی شده و تا الان جزو«ثابتیون»ج.ا.ا. است، به معاونت دادستان کل کشور رسید و سپس در اندک زمان، به مدیریت و ریاست «ستاد مبارزه با قاچاق کاالا و ارز» و امروز هم رئیس صندوق تامین اجتماعی...
«احمدتوکلی» که از منتقدین سرسخت احمدینژاد است، اصلاح بین الامور کرد و «حدادعادل» از مرتضوی قول شرف گرفت...
«مهدی خزعلی» فرزند آیتالله خزعلی که برخلاف عقادید پدر حرف میزند، پس از خلاصی از زندان و آن اعتصاب غذایی «بابی ساند»ی(!)که سبب شد مدتها در بورس باشد و خیلیها برایش تَره خورد کنند، دروبلاگ خود نوشت: «در انتخابات شرکت کنید و به علی مطهری رأی دهید»!
«علی مطهری» هم فرزند «آیت الله» دیگراین نظام است؛ وبرخلاف مهدی خزعلی بر«سبیل» پدر حرکت میکند و واقعا یک اصولگرای متعهد است؛ منتهی نمیدانم چرا به کتاب«پیرامون انقلاب اسلامی» پدر مراجعه نمیکند و دیدگاه ابوی درباره «ولایت فقیه»، را«آگراندیسمان» نمیکند؟ اینجوری دردل مخالفان «سکورلار»ش هم جا باز میکند!
«مصطفی تاج زاده»که همزمان هم عضو مرکزیت «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» و حزب «مشارکت» است این بار از درون زندان پیامهای رهایی بخش برای تغییر واصلاح امور مینویسد؛ و خیلی هم فعال است!
او قبل ازانقلاب ودردوران مبارزه همچون«سعیدامامی» درآمریکا زندگی میکرد و به مبارزه علیه شاه مشغول بود! ولی بهجای وی، اینک همفکران او در این دو سازمان وحزب، مثل«رحبعلی مزروعی»(رئیس مادام العمرانجمن صنفی روزنامه نگاران ونماینده یک دوره مجلس) و دیگرهمفکران غیرحزبیاش، مثل «امیر ارجمند» و «مجتبی واحدی» (سردبیر روزنامه آفتاب یزد که می گوید از ۳۰سال مشاور مهدی کروبی بوده!) باکمک هزینه رانتی که دراین سالها این دوحزب درعرصه مدیریت و اداره کشور بهدست آورده اند، درخارج ازکشور با مساعدت وپمپاژ و آگراندیسمان دیگر همفکران خود درانواع «وب سایتها» با اسامی مختلف، ورادیوها مثل«رادیوفردا» و «بی.بی.سی»میخواهند همچون«مصطفی تاجزاده» در قبل از انقلاب، انقلاب بهمن ۵۷، را اصلاح و تغییر دهند!
عباس عبدی از دانشجویان شاخص تسخیر کننده سفارت آمریکا درایران؛ که پیشتر در دادستانی کارمی کرده و[گفته میشود] کارمند وزارت اطلاعات بوده و به قول خودش استعفاء نداده، آمده بیرون! باحمایت از رأی دادن خاتمی درانتخابات، مواجه با انتقاد مَلیح همفکران خود میشود؛ تاجایی که مدتهاست، درگیر یک «جنگ ملا نقطی» با دوستان خود شده که تا هم اکنون نیز ادامه دارد.
از ویژهگیهای«عباس عبدی» آن است که درهردورهای ودرهر دولتی میتواند برای مطبوعات ایران یادداشت بنویسد و اتقاقا یادداشتهایش هم غالبا در صفحه اول چاپ میشود و بعد از انتشار در وبلاگ خودش، بازهم در انواع و اقسام «وب سایت»ها «لینک» میشود. اوهم چنین میتواند هروقت که بخواهد با رادیو فرانسه وآلمان هم مصاحبه کند!
حکایت تعاملات و معادلات سیاسی در حکومت ج.ا.ا است، حکایت«یک کیلو گلابی» آیت الله «آذری قمی»است.
آیت آلله آذری قمی که همچون هم سلف خود، آیت الله «منتظری» بعدا مغضوب نظام شد، از جمله تئوریسینهای نظام جمهوری اسلامی است.
او در سالهای نخست حاکمیت ج.ا.ا.گفته بود: ما فقط یک کیلو گلابی داریم و مردم هم باید آن را انتخاب و خرید کنند»!
همیشه(به غیر ازیک دوره درحاکمیت ج.ا.ا.،) درعرصه مدیریتهای کلان و حساس و همینطور مطبوعات، فقط همان«یک کلیو گلابی» حاکم است!
منتهی با این تفاوت که دربرخی دوران از تعداد همین یک کیلو گلابی، مقدار سالم و خوردنی اش بیشتر بوده، ولی هرچه عمر ج.ا.ا. بیشتر شد، از این مقدار سالم کاسته شد و مقدار گَندیده وترش شده به اضافه نارسها (که همان نوکیسههای تازه رسیده که دیرآمده و زود میخواهند برموج سوار شوند) بیشتر شده است!
وهکذا امثالهم وقس علیهذا...
در مزار آباد شهر بی طپش
وای جغدی هم نمیآید به گوش
خشمناکان بی خروش و بی فغان
دردمندان بی فغان و بی خروش
مشت های آسمان کوب قوی
وا شدند و گونه گون رسوا شدند
در نهان سیلی زنان یا آشکار
کاسه پست گداییها شدند
در مزار آباد شهر بی طپش
دارها بر چیده خونها شستهاند
جای خشم و کین و عصیان بوتهها
پشک بن های پلیدی رستهاند
شرمگین، ما بی شرفها ماندهایم
(شعرازمهدی اخوان ثالث).
-----
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.