به کیهان و رجاء و فارس و سیما
پیامک آمده از بیت آقا
ز بیت نائب صاحب زمانی
همان آگه ز اسرار نهانی
همان از مال و از منصب رمیده
به سجده روز و شب دائم خمیده
فقیه ناخدا گشته به کشتی
ذغال منقلش چوب بهشتی
*****
هلا ای مومن اهل رسانه
که نامی سینما را جندهخانه
تو ای استاد قزوینی مشهور
فرج آسا، فرج خان سلحشور
و تو ای مزه دندان رهبر
تو ای انصار حزبالله را سر
که رهبر در پی مدحت بفرمود
نه یک ده بلکه یک کشور نمک بود
*****
الا ای جمله مردان ولایت
رسیده فتنه تا حد نهایت
سخن کوته کنم در رفع مشکل
گرفته تا سر زانوی من گل
که شیطان آمده تا اندرونم
به نزدیکی فیها خالدونم
کنون باید شود سرلوحه کار
پیام رهبری در باب اسکار
*****
پیام سید ملک خراسان
به شیرینی چنان قند فریمان
شوید آماده رزم و مهیا
که وارد شد به ما اسب تروا
نه اسب کامل با پا و با دست
که مقصودم فقط بخشی از آن است
همان لحظه که کرد اسکار را کسب
فرو شد در نهادم آلت اسب
*****
که چون اصغر شده داخل به ایران
شوید آماده تلطیف اذهان
که اذهان عمومی بس خراب است
کمی روشنگری عین ثواب است
که این ملت جمیع گمرهانند
بد و خوب مسائل را ندانند
همین جمعیت خارج ز صحنه
گروه بی بصیرت، اهل فتنه
*****
همان بهتر که در حسرت بمیرند
مبادا جشن تقدیری بگیرند
رود در لنگ سیمرغ بلوری
دو دست خالق چهارشنبه سوری
همان که هسته را کرده فراموش
گرفته دختر خود را در آغوش
مخالف با تجاوزهای سنگین
که نادر میکند در حق سیمین
*****
بگوئیدش که تا روشن بداند
که باید تحت امر ما بماند
شبی بر او در رحمت گشائید
کمی نزدیک کهریزک نمائید
ننازد او به اوهام و سرابش
به اسکار و به آن گلدن گلابش
که جمله لاخه پشم نظامند
کف نعلین آیات عظامند
*****
کنون باید به برهان مبرهن
نمائید عرض و طول سوژه روشن
که آن آلت اگر خوش قد و بالاست
دلیلش در حقیقت عمق آقاست
و عمق چاله گر بینی طویل است
دلیلش قامت آن دسته بیل است
چو اینک آلت اسکار بالاست
ز بهر همت والای مولاست
*****
همان مولا که جسم ناقص او
زده بر معنی "آرنج" پهلو
همان استاد تبدیل و تناسخ
دهنده خدعه را با خدعه پاسخ
که گر اسکار تو دژمن شکن بود
ولی اسکار اصلی "دست" من بود
نشان افتخار اصلی و راست
همانا شیشه نوشابه ماست