Quantcast
Channel: Khodnevis
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1413

آقایان نامه نویس کجایند؟...یک متخصص (سعید ملک‌پور) را دارند اعدام می‌کنند!

$
0
0
آقایان نامه نویس کجایند؟...یک متخصص (سعید ملک‌پور) را دارند اعدام می‌کنند!

 

چند ماه پیش دوستی در یکی از صفحات اجتماعی، برای عکسی از رئیس جمهور کشوری که در آن مقیم است و برای قربانیان یک حادثه ی طبیعی در حال گریه کردن بود، کامنتی گذاشته بود و او را متهم به مردم فریبی کرده بود. اتفاقا نوشته بود که اگر احمدی‌نژاد این کار را می‌کرد، همه جور حرفی برایش در می‌آمد. برایش پاسخ گذاشتم که مشکل از آن رئیس جمهور شاید نازک دل و شاید هم مردم فریب نیست، مشکل از ماست که تقریبا در تمام طول عمر موثرمان آنقدر خبر مرگ و اعدام شنیده‌ایم که برایمان عادی شده است. دل سنگ ما را هیچ کس و هیچ چیزی به رحم نمی آورد. من این دل سنگی را در چشمان کودکان افغانی و عراقی هم دیده ام. سنگ دل شده‌ایم.

 

واقعا ما را چه می‌شود؟! نیمی از ما نامههای بیسروته ذوب شدگان سابق در ولایت را میخوانیم و لذت میبریم. رهبر، رهبر میکنند و خودی و ناخودی، «ما»، «ما» میکنند و مابقی را توسری خور و تحقیر شده خطاب می‌کنند، مینویسند که وقتی در محضر آقا از هول چای بر خود می‌ریختند و حکم حکومتی می‌گرفتند توقع نداشتند که چنین شود و چنان… نیمی دیگر ازاینکه دیگری - که قطعا بر خودمان و خانواده‌ی خود حرام و ناثواب می‌دانیم!! - پنهان خود را آشکار می‌کنند ساعت‌ها مطلب می‌خوانند و می‌نویسند… «آفرین»، «به به» و همینجور «تابو» پشت «تابو»ست که با صدای بلند عربده کشی دوستان خودی در ایران می‌شکند و فرو می‌ریزد. فرماندهان سپاه که هریک به مدد پول یامفت شهرداری و نفت به مال و منال رسیده‌اند و تا سلول‌های ناخن هفت پشت خود، با پول حرام و دیگری ارتزاق شده‌اند، کلمهای مینویسند و یک دفعه میشوند مردمی و تواب..

 

برخی از کارها، بدعت می‌شود. مثل یک خانواده که وقتی دست بر روی همدیگر بلند کردند، دیگر فاتحه‌ی آن را باید خواند. حکم اعدام یک متخصص در ایران کم داده نشده و کم اجرا نشده. اما تقریبا هیچ یک از آنها به دلیل تخصص‌شان محکوم به اعدام نشدند. عموما آنها را «سیاسی» کردند. «دستگیری چند اقتصاددان» بعد از مصاحبه‌های منفی آنها در مورد مضرات قطع سوبسید به این شکل، شاید آخرین نمونه‌های آن باشد. اما آنها را هم «سیاسی» کردند. اما این بار حکم اعدام یک نفر متخصص را برای تخصصش دادهاند و این یعنی بدعت.

 

سرداران سپاه (همانهایی که چندی بعد قلم به دست می‌شوند و نامه نویس خواهند شد) سرشار از موفقیت جدید، به قوهی قضائیه تبریک گفتند و به سربازان گمنام و نامی امام زمان تمجید فرستادند. اعتراف خنده دار می‌گیرند و در تلویزیون نشان می‌دهند. آنچنان در مورد دستگیری یک نفر که آزادانه و با پای خود از فرودگاه که محل غربال شدن و «اسکرین» شدن است وارد کشور شده، تبریک و تهنیت عرض می‌کنند که به بیچارگی نظامی که در ۲۰ روز همه گونه تهدید، ناخنک و چشم چرانی برایش پیش آمد و یک به یک نامسوولانش از موضع خود فرود آمدند، دیگر می‌شود مطمئن شد.

 

تا دیروز علوم انسانی و هنر را دربند کردند و هیچ نگفتیم… حالا به کامپیوتر و فردا به محیط زیست و فیزیک و شیمی و داستان ادامه خواهد یافت. بدعت یعنی همین.

 

من نمی‌دانم که دوستان نامه نویس الان کجا قایم شده‌اند اما می‌دانم که چرا نمی‌نویسند. تخصص همان چیزی است که انها ندارند. آنها «تعهد» داشتند و با همان «تعهد» مسوولیت گرفتند. ذوب شده بودند و ذوب می‌کردند متخصصین را. توقعی هم بر آنها نیست. اما کجایند یقه چاکان ماوس و کیبرد به دست که حداقل بنویسند! داد بزنند…

 

اعدام یک متخصص، اعدام یک نفر نیست… اعدام تخصصش است، بدعتی است که یقه‌ی همه را خواهد گرفت، دیر یا زود. دور باد از ما… نکند که فردا شرمنده ی خودمان شویم...

 

-------------

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1413

Trending Articles