محسن رضایی در یاداشتی در سایت شخصی خویش از جنگ اقتصادی غرب با ایران خبرداده است. رضایی بر این باور است که جنگ اقتصادی از زمان بوش شروع شده است اما اینک تشدید گردیده است. ایشان معتقد است که نظام میتواند در این جنگ هم [مانند جنگ ایران و عراق] برنده شود چنانچه مردم را وارد صحنه کند: «با وجود آنکه فرصتهای زیادی گذشته، ولی ملت ایران میتواند با سربلندی از این جنگ هم بیرون بیاید؛ به شرط آن که مسوولان و جناحهای کشور، از خواب و خیالات بیرون بیایند و به فکر یک اقدام راهبردی باشند.». رضایی اما نمیگوید که در جنگ گذشته چه مقدار خسارت مالی و جانی و اقتصادی به کشور وارد شد و اصولا کجا ما در آن جنگ پیروز شدیم و چه مقدار سربلند گردیدیم ؟
رضایی گفته است: «اقدام راهبردی بایستی بر چهار اصل استوار باشد»:
۱ ـ برنامهای برای جهش اقتصادی و رسیدن به یک اشتغال پایدار و رفع بیکاری،
۲ ـ برنامهای برای خنثیسازی جنگ اقتصادی و تحریمهای غرب،
۳ ـ همپیوندی بیشتر با بیداری اسلامی و دولتهای نوظهور در منطقه،
۴ ـ دیپلماسی فعال و سازنده و مؤثر در روابط خارجی،
ایشان بر این باور است که لازمه این کار آن است که مردم را به میدان بیاوریم یا مانند کشورهای کره جنوبی و چین و ژاپن و یا مانند مشارکت مردم مانند سالهای جنگ. رضایی در توضیح شکل اول گفته است: «لازمه این کار، این است که کشور در بعد اقتصادی به دست یک تیم هفت نفرهای داده شود که به عنوان لکوموتیو اصلی، همه لکوموتیوهای اقتصادی را شتاب بدهند. این تیم باید هم توانایی این تحول را داشته و هم برنامه آنها درست باشد».
رضایی البته به این تیم هفت نفره و اعضای آن که بایستی این لکوموتیو اصلی را تشکیل بدهند اشاره نکرده است اما من گمانم است که در منظور آقای رضایی حتما حداقل خودش یکی از این اعضای ۷ نفره باشد و لابد آقایان دانش جعفری و روح الامینی هم هم در این هیات بایستی حضور داشته باشند. برای چهار نفر دیگر خوب است آقا مجتبی هم حتما حضور داشته باشد چون ایشان خوب میتواند بار سبک را جابجا کند! البته آقا مجتبی میتواند پدر خانم خویش را هم بیاورد چون هم عادل است و هم غلامِ علی! تا اینجای کار میشود ۵ نفر و میماند دو نفر دیگر که برای تکمیل اعضا و نیز شرکت دادن زنان نیک است زن آقا مجتبی و نیز زن آقا محسن هم وارد هیات مذکور گردند!
حالا این هیئت عالی رتبه حاضر است و میتواند لکومتیوهای اقتصادی را شتاب دهد و البته نه واگنها را. بخصوص آنکه همه اعضای این هیئت ید طولایی دارند در فعالیتهای اقتصادی سودآور و پول جمع کن مانند قاچاق کالا و سوخت و سیگار و .....
اما رضایی میگوید شکل دیگر مشارکت مردم «مشابه حضور مردم ایران در انقلاب و دفاع مقدس است؛ لازمه این کار، یک جهاد اقتصادی واقعی و نه شعاری و بازگشت روحیه شهادتطلبی به جای ریاستطلبی و دنیاطلبی است». اینجا البته دیگر نیازی به آقایان نیست. هر جا حرف شهادت است بایستی مردم بدبخت را به صحنه آورد. البته چون مردم وقعی نخواهند گذاشت میتوان از جماعت «ساندیس خور» همانند «۹ دی» بهره برد.
آقای رضایی بایستی توجه نمایند که لازمه داشتن برنامه مدون اقتصادی و استفاده از فرصتها و نیز داشتن دیپلماسی فعال این است که آقایان و اذنابشان دست از سر این ملت مظلوم بردارند و هر چه زودتر شر این آقایان از سر ملت کنده شود. مقام عظمی به همه نامههایی که دلسوزان مملکت و منتقدین به او مینویسند توجه کند و استعفای بدهد تا یک نظام دموکراتیک واقعی تشکیل شود و ملت با آرای واقعی با توجه به احزاب آزاد و قدرتمند حاکمان کشور را خودشان انتخاب نمایند و نمایندگان واقعی مردم بتوانند با همه ملل دنیا و دولتهای آنها با صلح و دوستی صحبت کنند و مشکلات را یک به یک حل و فصل نمایند. گمان من این است اگر یک حکومت قدرتمند با اتکای به آرای واقعی ملت بر سر کار بیاید و رکن چهارم دموکراسی (مطبوعات) آزاد و فعال باشند نیازی به رهنمودهای آقا و نیز محسن رضایی نباشد و همه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حل خواهد گردید. راستی آقای رضایی میدانید ارزش پول افغانستان از پول ایران پیشی گرفته است؟!
-------------
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.