فکر کن؟ شفافسازی هزینه تبلیغات!
بعضیها چه انتظاری دارند ها... فکر کن! نمایندههای مجلس شورای اسلامی بیایند و قانون تصویب کنند که به موجب آن مشخص شود که هزینههای تبلیغاتی هر کاندیدای انتخابات از کجا آمده است؟ نه بابا...
تازه همین که فرد پیشنهاد دهنده این لایحه را از میدان بهارستان به حوالی کهریزک منتقل نکرده و پدر صاحب بچهاش را در نیاورده اند باید خدا رو شکر کنیم.
اصل ماجرا این گونه بود که در جلسه علني سه شنبه هفته جاري طرح الحاق و اصلاح موادي از قانون انتخابات مجلس در مورد شفافسازي هزينههاي تبليغاتي كانديداهاي نمايندگي مجلس مورد بررسی قرار گرفت و صد البته با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد.
به موجب این طرح قرار بود که داوطلبان انتخابات موظف شوند که همراه با فرم ثبتنام، ليست تمامي داراييهاي منقول و غيرمنقول خود، همسر و فرزندان خود را اعلام كنند و حداكثر ۲۴ ساعت پس از پايان زمان قانوني تبليغات نيز گزارش مكتوب عملكرد و هزينههاي انتخاباتي خود و منابع تامين آنها را به هياتهاي اجرايي و نظارت تحول نمايند.
حالا شما تصور کن از این مجلسی که مشخص شد ۹ نفر از نمایندگانی که قرار بود به موضوع اختلاس بی سابقه رسیدگی کنند، خودشان زیرشان خیس است، انتظار دارند که هزینههای ریخت و پاشها شامل برگزاری نشستهای متعدد همفکری و همیاری به همراه چلوکباب سلطانی با ریحون و ماست موسیر، اهدای سکههای طلا و پاکتهای حاوی ۵۰۰ هزارتومان وجه ناقابل، پخش برنج و روغن در میان ملت شهید پرور، و اهدای سیم کارت همراه با شارژ! و صدها مورد از این دست تبلیغات را بیایند و زبانم لال شفاف سازی کنند!
تازه در کنار اینها باید به شیوههای تبلیغاتی مدرن که به عقل جن هم نمیرسد و از یک سال قبل از هر انتخاباتی توسط کاندیداها مورد بهره برداری قرار میگیرد هم اشاره ای کرد.
شیوههایی نظیر: -شرکت در اکثر مراسمهای ختم و عروسی و ختنه سوران و حنابندان و پاتختی و غیره!
-ارسال پیامکهای شاد باش و غمگین باش برای هر آن چه که مناسبت که در تقویم آمده است!
-سخنرانی وسط روضه حضرت ابوالفضل!
-حصور در اماکن عمومی نظیر شهربازی و کوهپیمایی و عرض «خسته نباشید» خدمت کلیه کسانی که از کنارشان عبور میکنند!
-چاب اسم کاندیدا بر روی ساعت، خودکار، نایلکس، بادکنک و کلاه و جاسوئیچی!
توهین به ساعت رهبری
هفته گذشته در آزادترین کشور دنیا! یکی از نمایندگان اصولگرای سابق مجلس در یک برنامه زنده تلویزیونی متوجه نشد و از دهانش در رفت که «هر فردی از آحاد ملت میبایست بتواند از رهبری سوال کند» آقا یک قشقرقی راه افتاده است که بیا و ببین!
عن قریب است سه روز عزای عمومی در کشور اعلام شود و درس خارج حوزه علمیه به کل تعطیل و تجمع خودجوش در مقابل پارک ملت! (محل وقوع هتک حرمت به ساعت رهبری!) اعلام شود.
فقط در همین حد بدانید که کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با احضار قائم مقام صدا و سیما به مجلس جلسه فوری تشکیل داد و ابعاد این حادثه تلخ را مورد بررسی قرار داد!
و رسانه های اصولگرایان نیز هر آن چه فحش و فضیحت بلد بودند نثار ضرغامی و پارک و ملت و سیما و صدا و افروغ کردند!
«زولبیا بازی» رئیس بانک مرکزی
درست یک ماه پیش بود که این بهمنی مادر مرده رئیس بانک مرکزی هم مثلا خواست از خودش «زولبیا بازی» در بیاورد و با شبیه سازی تاریخ و اندر ضرورت در نظر گرفتن راهکار برای مقابله با تحریم گفته بود: «باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم گویا در شعب ابیطالب گرفتار شدهایم.»
حالا هفته پیش آقای خامنهای نه گذاشت و نه برداشت زد برجک این بنده خدا را با خاک یکسان کرد و گفت: «این روسیاههاى بدمحاسبهگر خیال میکنند ما امروز در شرائط شِعب ابىطالبیم. اینجور نیست. ما امروز در شرائط شِعب ابىطالب نیستیم؛ ما در شرائط بدر و خیبریم.»
هرچند منظور آقای خامنهای از روسیاه های بد محاسبهگر احتمالا امریکا و انگلیس است اما خب باز هم این بهمنی بنده خدا (اونم حساس) ضایع شد به ویژه جلوی خانواده خانمش اینا قطعا آبرو حیثیتش رفته است و اگر باجناق هم داشته باشد که خب دیگر بدتر!
از برجک منهدم شده رئیس بانک مرکزی که پایین بیاییم میرسیم به این که حالا «شعب ابی طالب» با «جنگ بدر» چه فرقی داشته که آقای خامنهای این طوری قاطی کرده و گفته ما در شعب ابی طالب نیستیم و در جنگ بدر هستیم!
سر صبحی یک تحقیقی کردیم درباره جنگ بدر و متوجه شدیم که بابا صد رحمت به شعب ابیطالب!
در شعب ابیطالب نهایت امر این بوده که مسلمانان در محاصره اقتصادی بودند و علی رغم مشکلات و مصائب زیاد اما سرشان به کار خودشان بوده و با کسی کاری نداشتند و با همان آذوقه اندک خود روزگار میگذراندند و قانع بودند.
اما در روایات اسلامی درباره علت وقوع جنگ بدر آمده است که در این زمان مسلمانان به دلیل آن که اموالشان توسط مشرکان قریش مصادره شده بود، در فقر و مصیبت سختی به سر میبردند و به حدی این مصایب بر مسلمانان تنگ آمده بود که به دستور پیامبر اسلام بر سر راه کاروان قریش کمین گذاشته بودند تا با حمله غافلگیر کننده اموال قریش را غارت کنند...
تمام دار و ندار مسلمانان هم ۲۰ تا شمشیر و هفتاد تا شتر و اسب بوده است...
خلاصه این که خدا وکیلی فرق شعب ابیطالب و جنگ بدر آنقدرها نبود که آقای خامنهای در روز روشن این بنده خدا را پیش زن و بچه اش شرمنده کند!
تجهیز داریم تا تجهیز
باباجان اگر بیل زنی برو باغچه خودت را بیل بزن عجبا!
در این هاگیر واگیر و این تحریم های اقتصادی پدر صاحبمان را در آورده و نان سنگک جزو لوازم لوکس محسوب شده و هشت مان گروی دوازده است و اگر زبانم لال جنگی هم رخ دهد احتمالا کار به روغن مالی تفنگ برنوی پدر پدر بزرگ کل عباس در ایل قشقایی هم خواهد رسید آن وقت هفته گذشته وزیر سابق دفاع قمپز در کرده که «ایران آماده است ارتش عراق را تجهیز کند»
آخر برادر من از کجا؟ از کدام خزانه؟
بعدش هم چه جوریها است که تجهیز ارتش عراق توسط امریکا پیف پیف بو میداد؟ اما تجهیز ارتش عراق توسط ایران احتمالا در راستای آرمان های امام راحل در لزوم صادرات انقلاب است جان عمهتان!
سزارین دولت زیر طرح هدفمندی
آن طور که از شواهد و قرائن بر میآید دولت خدمتگذار عنقریب است که در راستای ادامه طرح هدفمندی یارانهها سزارین شود!
بعد از اینکه دیوان محاسبات کل کشور و کمیسیون اصل ۹۰، گزارش هایی را مبنی هاپولی شدن پانزده هزار میلیارد تومان از یارانه های نقدی و مفقود الاثر شدن ۷۷۰۰ میلیارد تومان یارانه بخش تولید منتشر کرد فقط یک قلم را هم من خدمت شما عرض کنم که هفته گذشته غلامرضا مصباحی مقدم گفته است که «دولت قصد دارد ۲۱ میلیون نفر را که جزو سه دهک بالایی جامعه به شمار میآیند را شناسایی و یارانه آنها را قطع کند.»
حالا جالب است که وزیر امور اقتصاد و دارایی نیز در اظهاراتی با تاکید بر «حذف خانوارهای پردرآمد از دریافت یارانه» از افرادی که به دریافت یارانههای نقدی احتیاجی ندارند، خواسته تا هر چه زودتر «انصراف بدهند» تا این قانون موفقتر اجرا شود!
یعنی آخر و عاقبت این طرح تحول اقتصادی از ساماندهی اقتصاد به «من بمیرم تو بمیری» و «بالاغیرتاً» و «جون حاجی شما کوتاه بیایید» و این صحبتها کشیده است.
خلاصه قانون هدفمندی یارانهها که به گفته محمودخان احمدینژاد قرار بود صد میلیارد دلار صرفهجویی و یا درآمد برای کشور ایجاد کند در همین مرحله اول بسم الله، قوز بالا قوز شده و پانزده هزار میلیارد تومان بر کسری بودجۀ چهل هزار میلیارد تومانی دولت در سال افزود.
از خانه عفاف چه خبر؟
هفته پیش که خبر منحل شدن خانه سینما از سوی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را شنیدیم یاد طرح نیمه تمام خانه عفاف افتادیم که فکر کنم در کمیسیون فرهنگی مجلس از حالت غیر رسمی به شکل رسمی در شرف تصویب است.
البته این خانه سینما هر چه که بوده اما جای خطرناکی باید بوده باشد که در آن انواع جنجالشکنیها ساختارشکنی و باز هم جنجالشکنی اتفاق میافتاده است.
بر خلاف خانه عفاف که به دور از جنجال شکنی و در کمال آرامش با نظارت مسئولین زحمت کش مربوطه خدمات رفاهی اقتصادی به برادران و خواهران دینی ارائه میگردد.
برخلاف خانه سینما که دستاوردش جدایی فلانی از فلانی و گلدن گلوب و بیناموسی های حاشیه آن بود اما در خانه عفاف الحمدلله به همان میزان که جدایی رخ می دهد همین طور وصل و نصب است که طیق موازین شرعی میان امت شهید پرور حادث می شود.
مفز متفکر پیشگیری!
ما دائم این اخبار قتل و غارت و تجاوز دسته جمعی و اسید پاشی و اعتیاد و رقابت کراک و شیشه و... را می خوانیم و دائم یاد آن خبر می افتیم که حسن هراتی قائم مقام حوزه پیشگیری از وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی قوه قضائیه گفته بود «نهضت پیشگیری از جرایم و آسیبهای اجتماعی از هدایت و عنایت رهبری انقلاب برخوردار است و ایشان مغز متفکر نهضت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است»
حالا شما ببینید در سایه عنایات مغز متفکر پیشگیری در هفته گذشته دزدان مسلح با قمه و چاقو به جان حسین منشیدی ۱۹ ساله که چهار سال است در عضویت تیم ملی اسکیت ایران قرار دارد و نفر چهارم آسیا و یازدهم جهان محسوب میشود افتادند.
اوایل ماه جاری نیز عارف بیگناه ملیپوش دوچرخه سواری آسیا نیز در کرج مورد حمله سارقان قرار گرفت و از ناحیه سینه و دست مجروح شد که با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت.
ماجرای روحالله داداشی قهرمان پرورش اندام ایران و جهان که توسط چند جوان به قتل رسید هم که نیازی به گفتن ندارد و البته ماجرای محمود میران قهرمان ایران و جهان در رشته جودو که با تبر از سوی عدهای در کرج تهدید شد.
نامه تهدید آمیز فدایت شوم!
این هفته همه دنبال این بودند که ببینند بالاخره باراک اوباما در نامه خود به خامنه ای چه نوشته و از چه گفته است.
هر چند محتوی دقیق نامه هنوز فاش نشده و خیلیها از آن به عنوان نامه تهدید آمیز اوباما یاد میکنند اما یک نگاهی که به دو موضع گیری اخیر اوباما در رابطه با موضوعی که مستقیم با ایالات متحده امریکا درگیر بود یعنی ماجرای گرفتن هواپیمای جاسوسی و دستگیری امیر حکمتی با اتهام جاسوسی برای امریکا انداختیم حدس زدیم که فحوی نامه اوباما خطاب به خامنه ای چه باید باشد.
اوباما بار اول در ماجرای به دام افتادن هواپیمای جاسوسی امریکا در اقدامی که واقعا کرک و پر همه را ریخت، خطاب به جمهوری اسلامی در این مایهها گفته بود که «خواهش می کنم هواپیمای ما را به ما برگردانید!»
و بار دیگر پس از صدور حکم اعدام برای امیر حکمتی شهروند ایرانی و امریکایی خود از جمهوری اسلامی ایران خواست که «امیر حکمتی را به ما برگردانید!»
الهی من بمیرم.. برای این حجب و حیا و متانتت باراک!
اوباما احتمالا در نامه خود خطاب به آیت الله خامنهای هم نوشته است: «سلام میشه یه خواهش ازتون بکنم؟ شرمنده ها... تنگه را نبندید به خدا اگر ببندید هیچ وقت نمی بخشمتون قول بدید، باشه؟ مراقب خودتون باشید!»
برادران دولتی و آزاد
اگر این سال ۲۰۱۲ بر خلاف ان چه گفته شده جان سالم به در ببرد و آخر زمان نباشد بی شک در ژانویه سال ۲۰۱۳ خبر کنار رفتن عبدالله جاسبی رئیس مادام العمر دانشگاه آزاد اسلامی در هفته گذشته در ردیف اتفاق های مهم سال ۲۰۱۲ در مجله تایم درج خواهد شد چرا که ظاهر امر نشان میداد که این آقا جاسبی با بیل مکانیکی هم از ریاست دانشگاه آزاد دل نمیکند!
اما هر چه قدر که از کنار رفتن جاسبی خوشحال شدیم به همان میزان از این رئیس جدید که در واقع برادر وزیر علوم دولت احمدینژاد است در شگفت ماندیم و کارد می زدید خونمان در نمی آمد.
شما تصور کنید دو تا برادر به نام های کامران و فرهاد (اسم های طاغوتی هم دارندها) یکی وزیر علوم، تحقیقات و فن آوری دولت جمهوری اسلامی است و اخوی هم رئیس بزرگترین موسسه آموزش عالی کشور!
و جالب تر این که این فرهاد خان دانشجو پیش از انتخابش به سمت رئیس دانشگاه آزاد دو بار در گفتگوهای جداگانه با رسانه ها اعلام کرده بود که به هیچ وجه آمادگی پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد و معلوم نشد که چه طوری ظرف یک هفته به مرز آمادگی رسید و راهی مسابقات شد!
تازه در همین ابتدای کار هم قول تاسیس بانک دانشگاه آزاد را داده و گفته است به زودی بانکی به نام این دانشگاه افتتاح خواهد کرد!
یعنی در واقع همین اول بسم الله اعلام کرد البته که ثروت در مقابل علم اصلا چیز دیگری است جان شما!
از تست بازار تا یگان ویژه
همین چند وقت پیش و در ابتدای بحران ارز در ایران رئیس بانک مرکزی در پاسخ به سوالی درباره علت افزایش قیمت دلار و سکه ادعا کرده بود که بانک مرکزی برای «تست بازار» قیمتها را برای چند روزی به صورت محدود افزایش داده است و به زودی به قیمت قبلی برمیگردد!
حالا به فاصله یک ماه بانک مرکزی برای کنترل قیمت ارز دست به دامن وزارت اطلاعات و پلیس ضد شورش و گارد ویژه و باتوم و دست بند اسرائیلی هم شده است و نیروهای یگان ویژه در بازار تهران هر آن کس که اسم دلار را بدون فاکتور به زبان می آورد بازداشت می کند و ماموران امنیتی هم فروشندگان رسمی و دارای مجوز ارز را تحت فشار گذاشتهاند!
تکذیب مصلحت نظام
روابط عمومی تشخیص مصلحت نظام کار خودش را راحت کرد و آخر هفته کلا هر چه خبر از شنبه تا جمعه درباره هاشمی رفسنجانی در رسانهها منتشر شده بود را یک جا جمع کرد و تکذیب کرد!
اولیاش که اخبار منتشره مبنی بر تیراندازی به خودروی اکبر هاشمی رفسنجانی بود و رضا سلیمانی، مدیر کل این نهاد انتشار این شایعه را «به رسانههای وابسته به ضد انقلاب» نسبت داده و گفت «هیچگونه تیراندازی از سوی یک موتور سوار به سمت خودروی آقای رفسنجانی صورت نگرفته است».
البته جناب سلیمانی در باره تیر اندازی از سوی دو موتور سوار هنوز اظهار نظری نکرده است و فعلا همان یک موتور سوار را تکذیب کرده است.
سلیمانی همچنین تغییر محافظان اکبر هاشمی رفسنجانی را «شایعه دشمنان» خواند و گفت که «کماکان همان افراد قبلی» محافظت از وی را بر عهده دارند.
چند تا خبر دیگر هم توسط روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت تکذیب شد که واقعا الان حوصله نداریم به آنها بپردازیم و اصلا هاشمی رفسنجانی دیگر جزو بازی محسوب نمی شود و سر به سرش نگذاریم بهتر است بنده خدا اعصاب معصاب هم ندارد این روزها، خدا رو خوش نمی آید.