به دنبال انتشار مقالات و یادداشتهایی از سوی اعضای خودنویس در باره نحوه عملکرد کمیته موقت هماهنگی برای تشکیل شورای ملی و همچنین انتقادهای دکتر اسماعیل نوری علا، سوالهای خودنویس را با دو نفر از اعضای این کمیته در میان گذاشتیم. علیاکبر امیدمهر در مورد حضور رضا پهلوی در این مجموعه امضای منشور از سوی او میگوید: «این دلیل نمیشود که چون [رضا پهلوی] نظری داده یا پای منشور را همچون هزاران نفر دیگر امضا کردهاند، پس این منشور با هدف ایجاد سلطنت تنظیم گردیده است.» رضا پیرزاده در باره شکلگیری یک ائتلاف سیاسی بزرگ و موفق امیدوار است و میگوید: «مطمئن هستم که ما به سرنوشت اپوزیسیون سوریه دچار نخواهیم شد و خود قبل از آنکه دیگران برای ما تصمیم بگیرند که در کنار هم بنشینیم، برای نجات کشورمان از فروپاشی و آشوب و هرج و مرج متحد خواهیم شد.»
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
در حال حاضر، گروههای مختلف، ائتلافهای متفاوتی را تشکیل داده یا در حال شکل دادنشان هستند. قرار نگرفتن ائتلافهای مختلف در کنار هم، وقتی هدف مشترکشان براندازی نظام جمهوری اسلامی است، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
رضا پیرزاده: اپوزیسیون و گروه های مختلف در چگونگی مواجهه با تغییرات و تحولات سیاسی جامعه ایران پس از خیزش مردمی خرداد ۱۳۸۸ و تبلور جنبش سبز که منجر به شکست ولایت فقاهتی شد، به دنبال راهکاریی است تا در مسیر تغییر جامعه سیاسی کشور ایفای نقش نماید. در همین راستا، گروههایی از دو جناح مختلف و مقابل هم رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. دسته اول، گروه های سکولار دمکرات در خارج از مرزهای کشورمان، جایی که آزادی بیان و پس از بیان برای هر شهروندی ممکن است، در تلاش برای رسیدن به اتحاد وسیع جهت گذر از نظام مستبد جمهوری اسلامی میباشند. هدف محوری این گروهها، تنها فراهم نمودن شرایط برگزاری یک انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بر اساس کنوانسیون شورای بین المجالس تحت نظارت ناظران بیطرف بین المللی، میباشد. این دسته از کنشگران سیاسی – مدنی خارج از کشور میکوشند تا راهبردی برای مرحله های مختلف از گذر تا گذار به سوی دمکراسی ارائه نموده و از طریق برگزاری انتخاباتی آزاد برقراری حاکمیت ملت ایران را ممکن سازد.
متاسفانه، دسته دوم از اپوزسیون کلاسیک در خارج از کشور، در این مرحله از فرایند مبارزه به دنبال منافع شخصی، یافتن جایگاه فردی و نیز سود جستن از شرایط بحرانی کشور هستند، چه بسا از واقعیتهای اسفناک اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در داخل کشور به دور ماندهاند و با حفظ بدنه سی وسه سال گذشته در سامانه سیاسی خود، تصور ایفای نقش جانشینی در مرحله بعد از گذار را مینمایند. متاسفانه بعضی از اینان به دور از واقعیت های کنونی اجتماعی کشورمان و خواست مردم ایران تنها به دغدغهی قدرت خویش میاندیشند و منافع فردی را عملا در ارجحیت با منافع ملی قرار میدهند.
علاوه بر تلاشهای سیاسی اپوزیسیون خارج از کشور، کنشگران مدنی و فعالین حقوق بشر نیز میکوشند تا با تکیه بر مشکلات واقعی داخل ایران بازتاب رنگین کمان جامعه میهمنمان باشند. بطور مثال منشور ۹۱ در چارچوب یک مرامنامه مدنی در تلاش است تا در یک روند شفاف و باز، مفاهیم حقوق بنیادین بشری را در جامعه ایران نهادینه نماید. شخصا معتقدم، تاثیر چنین حرکت های مدنی است که میتواند مکمل دیگر حرکت های سیاسی در نهادینه نمودن دمکراسی در جامعه ایران باشد.
بر همین اساس و دیدگاه، با درک شرایط حساس کنونی و خطراتی که صلح، امنیت و آسایش مردم ایران و یکپارچگی مرزهای کشورمان را بیش از پیش تهدید میکند، گروهها و کنشگران سیاسی ـ مدنی مختلف بمنظور تشکیل بدیلی دمکراتیک، فرا حزبی، فرا جناحی و مردمی در مقابل دیکتاتوری جمهوری اسلامی، نزدیک به یک سال گذشته برای ایجاد همبستگی و اتحاد به گفتگو و دیالوگ اقدام نمودهاند. این تشکلها تصمیم گرفتند که با کنشگران، گروهها و سازمانهای مختلف درون و برون مرز گفتگو کنند و با توجه به تحولات سیاسی ـ اجتماعی داخل کشور دیدگاههایی را که تا جای ممکن افکار تمامی آزادیخواهان را در نظر گرفته، در جهت نگاشتن منشور پیشنهادی برای تشکیل شورای ملی ایران جمع آوری کنند. در فرایند این رایزنی ها، کمیته موقت به تدریج و به مرور زمان، از گروها و نیروهای متکثر داوطلب بمنظور هماهنگی و تدارکات برای برپایی شورای ملی ایران، تشکیل شد که تنها وظیفه و رسالت خود را هماهنگی و تدارکات برای برگزاری نشست اول مجمع عمومی شورای ملی ایران در نظر گرفته است.
در نهایت، تاکید من براین است که اگر چند گروه در فضای متفاوتی، راهکارها و یا گزینههای مختلفی را برای گذر از این نظام بمنظور رسیدن به دمکراسی و حقوق بشر در ایران ارائه دهند، مستلزم در مقابل یکدیگر بودن نیستند. اگر بر اصول و هدف هم نظر باشیم، همه این تلاش ها در کنارهم ما را به سرمقصد منزل خواهد رساند.
شخصا بر تلاش همه مبارزین ایرانی اعتماد و اعتقاد راسخ دارم و مطمئن هستم که ما به سرنوشت اپوزیسیون سوریه دچار نخواهیم شد و خود قبل از آنکه دیگران برای ما تصمیم بگیرند که در کنار هم بنشینیم، برای نجات کشورمان از فروپاشی و آشوب و هرج و مرج متحد خواهیم شد. امیدوارم که همه نیروها و کنشگران سیاسی-مدنی خارج از کشور متکی بر نیروهای اجتماعی و سیاسی داخل کشور و با تکیه بر منافع ملی کشورمان، فارغ از هرگونه دغدغه های شخصی و برخوردهای فرد با فرد، دست در دست هم دهیم که آزادی ایران تنها در گرو همبستگی یکایک ما ملت ایران است.
حضور رضا پهلوی در یک مجموعه، میتواند نگاه بیرونی را تحت تاثیر قرار دهد. بسیاری مجموعه شما را با هدف ایجاد سلطنت نگاه میکنند. آیا چنین است؟
علی اکبر امیدمهر: وقتی کمیته موقت هماهنگی، برای فراخوان منشور شورای ملی ایران شکل گرفت، با هدف اتحاد رنگین کمان ملت ایران، حول محور خواستههای حداقلی و با در دست داشتن پیش نویس متن اولیه منشور فراخوان، با رهبران و شخصیت های کلیدی اپوزیسیون، تماس گرفت که طبیعتا یکی از بارزترین شخصیتها، شاهزاده رضا پهلوی بودند که نظرات ایشان را نیز جویا شد.ایشان نیز همچون سایرین نظراتی داشتند که در منشور رعایت گردید. این دلیل نمیشود که چون نظری داده یا پای منشور را همچون هزاران نفر دیگر امضا کردهاند، پس این منشور با هدف ایجاد سلطنت تنظیم گردیده است. یا مجموعه ما چنین مجموعه ای است. اتفاقا، اکثریت اعضای متشکله کمیته موقت هماهنگی، جمهوریخواه هستند. البته ما بخوبی میدانستیم انجام این کار یعنی دعوت از ایشان، با توجه با حساسیتهایی که، در مورد ایشان هست، چنین شبهاتی را ممکن است بوجود آورد. اما کمیته موقت، وقتی سراغ اکثریت قریب به اتفاق رهبران و شخصیت های اپوزیسیون، جهت یک اجماع ملی رفت، نمیتوانست و دلیلی هم نمیدید که سراغ ایشان نرود و نظر ایشان را به عنوان یکی از شاخصترین رهبران اپوزیسیون، که بارها اعلام داشتهاند. فردی فراحزبی فرا جناحی و فرا مسلکیاند و نوع نظام آینده برای ایشان مهم نیست و مهم آن است که کشور آزاد شود و مردم بتوانند با آزادی کامل نظام مورد نظر خود را ولو جمهوری انتخاب کنند، نپرسد. درین دیدارها تأکید ایشان همواره بر ملت و جمهوریت بوده و اینکه باید ملت ایران برسرنوشت خود حاکم شده و نوع نظام مورد علاقهاش را در یک پروسه کاملا آزاد و اختیاری انتخاب نماید .
نبود یک ستاد خبری و روابط عمومی قوی آیا به وجود چنین نگاهی دامن نزده است؟
علی اکبر امیدمهر: اعضای کمیته موقت هماهنگی، از درون مردم و نماینده آحاد و اقشار مختلف مردم ایرانند و همچون تک تک مردم ایران جز شغل و در آمد خود، درآمد و بودجه دیگری که مثلا بودجه ای برای تاسیس ستاد خبری یا کانال مخصوص تلویزیونی برای این قبیل کارها باشد ندارند. در تلاش معاش هم وقت کمی به غیر از دعوت به اتحاد، مثلا برای تشکیل یک ستاد قوی روابط عمومی و غیره دارند. در همین جا، لازم میدانم از رسانه های فرامسلکی و مستقل که با کمیته موقت گفتگو و مصاحبه میکنند، ازاین بابت از آنها سپاسگزاری نمایم. چرا که از طریق این رسانهها، هموطنان از این پروژه ملی که متعلق به خودشان است، آگاهی بیشتری مییابند. همچنین لازم به ذکر است که، اخیرا عده ای متخصص کارهای رسانه ای داوطلبانه اعلام همکاری کردهاند که از نظر ستاد خبری و روابط عمومی با ما همکاری نمایند.با توجه به مردمی بودن این کمک ها بنظر میرسد در آینده نزدیک کمبودهای یاد شده توسط این عزیزان بشکل قابل قبولی جبران شود.
در پایان این هفته، گروههایی در پراگ برای بررسی تشکیل یک ائتلاف گرد هم میآیند. گرچه گفته میشود که هسته اولیه تشکیل شده و این مجموعه به دنبال جذب نیروهایی جدیدتر است. نگاه کلی شما به گردهمایی پراگ چیست؟
رضا پیرزاده: در این روزهای سخت و بحرانی کشورمان و شرایط سخت زندگی روزمره هم میهنانمان در داخل ایران، تلاش و همت این گروه را در راستای گفتگو و دیالوگ بمنظور دستیابی به دمکراسی، صمیمانه ارج مینهم و برای این عزیزان آرزوی موفقیت مینمایم. در همین راستا، کمیته موقت هماهنگی، اخبار را در ارتباط با نشست پراگ دنبال نموده و امیددارد که برای گذر از این نظام مستبد و خانمانسوز و برای برقراری دمکراسی و حاکمیت ملت ایران، دست در دست هم دهیم تا مهین خویش را باهم کنیم آزاد.
یکی متشکلترین سازمانهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، مجاهدین خلق است. به هر شکل بسیاری از گروهها با این سازمان فاصله گرفتهاند و این دوری کماکان ادامه یافته است. اما این گروه از اکثر احزاب و گروههای دیگر سیاسی، متشکلتر است، و رابطه محکمی هم با نمایندگان پارلمانهای اروپایی و کنگره آمریکا دارد. به نظر شما، قدرت این سازمان، به عنوان یک پتانسیل میتواند عامل یک ائتلاف در آینده باشد؟
علی اکبر امیدمهر: فقط قدرت سازمانی نیست که بعنوان پتانسیل ائتلاف مطرح شود. همانطور که از اسم سازمان میاید این سازمان یک سازمان قشری و فرقه ای و نظامی (جهادی)است. اهداف ما آشتی ملی است اگر آشتی ملی نباشد انتخاباتی نخواهد بود. ما خواهان عبور مسالمت آمیز به دور از خشونت و نه با جنگ و کشتار ازین نظام هستیم. آیا این سازمان این مسئله را میپذیرد؟ درباره گذشته خود میخواهد بطور شفاف جوابگو باشند؟ چرا هنوز ریس جمهور دارند؟ مگر قرار نیست با یک اجماع ملی و عبور مسالمت آمیز از رژیم اسلامی و ایجاد نظامی که دین در سیاست و حاکمیت دخالت نداشته باشد و طی یک انتخابات آزاد، نوع نظام آینده انتخاب شود؟ سازمان مجاهدین خلق که از پیش نوع نظام آینده شان را تعیین کرده و رییس جمهور و رهبر دارند. از طرفی وقتی آنچه در درون سازمان میگذرد با آن ویترین سیاسی که به بیرون و نمایندگان پارلمان اروپا یا کنگره آمریکا نشان میدهند زمین تا آسمان با همدیگر فرق دارد، چه شفافیتی از خود به مردم ارائه میدهند؟ چرا نمیآیند ارتش و دولت در تبعید خود را منحل نموده، خود را در همه پرسی نهایی، تحت قضاوت و آرای مردم بگذارند. البته اخیرا هموطنان جدا شده ازین سازمان با اعلام اینکه از گذشته پشیمان بوده و با رد کامل آن عملیات و تحت عنوان سازمان همگامان از منشور فراخوان ملی حمایت خود را اعلام نمودهاند.
در باره کمیته موقت، انتقادهای متفاوتی مطرح شده است. آقای نوری علا در گفتگو با خودنویس نگاه انتقادی خود را در ارتباط با کارکرد کمیته موقت بیان کرد. پاسخ شما به انتقادها چیست؟
علی اکبر امیدمهر: آقای دکتر نوری علا چندین بار طی جلسات متعدد و طولانی هم با اعضای کمیته موقت هماهنگی (آقای پیرزاده و خانم گلستان) و هم با اعضای کمپین سفارت سبز (آقای حیدری و من )بعنوان عضو کمیته موقت هماهنگی گفتگو داشتند.حاصل این گفتگو ها هم در تغییر برخی نکات محوری منشور هست و هم گزارش این گفتگوها در جلسات هفتگی کمیته موقت هماهنگی ضبط شده و موجود است.پس از تشکیل شورای ملی ایرانیان و انحلال کمیته موقت تمامی اسناد و مدارک این گفتگو ها در اختیار شورای منتخب قرار گرفته خواهد شد و هموطنان بطور مستند خواهند توانست شاهد این گفتگو ها باشند .ایشان در نظر داشتند تشکیلاتی مخصوص نهاد خودشان ایجاد کنند و بیشتر انتقادشان این بود که این منشور و شورا شکل نمی گیرد و موفق نمی شود اما در چهارچوب همت ایشان و نهاد مورد نظر خودشان موفق تر عمل میکنند که متاسفانه هنوز آنرا تشکیل ندادهاند.ما نیز تا قیامت که نمی توانیم صبر کنیم.از طرفی دیدیم که سهل انگاری و بها ندادن به حساسیت زمان و مرتب کار امروز را به فردا انداختن یا برخی خود محوری و منیت ها یا خود بزرگ بینی ها و خود را نخبه و یقه سفید و دیگران را یقه چرکین و ناچیز شمردن چه بلایی بر سر مردم سوریه آورد.آیا باید حتما ۳۰ چهل هزار نفر کشته میشدند و صدها هزار مجروح و از خانه و کاشانه خود متواری میشدند تا این اتحادی که آنهم اخیرا به زور اجانب در دوحه شکل گرفت ،انجام میپذیرفت.
ایشان در همین مقاله از دوست گرامی دکتر نوری زاده نام بردهاند. از دکتر نوری زاده درخواست مینمایم، از آنجایی که نام ایشان برده شده است، بیطرف و مستقل در این ارتباط نظر خویش را اعلام نمایند.
به هر حال من بعنوان عضو ناچیز و کوچک این جمع که عنقریب هم منحل خواهد شد، یک بار دیگر از شما دعوت میکنم .من کوچک به سهم خود، تا اینجای کار، درین پروژه ملی، سهم اندکی داشتم، تشریف بیاورید به اجلاس شورا و سهم بزرگ خودتان را در آن نهاد ملی برای نجات کشور ازین نکبت موجود ایفا نمایید. یادتان باشد در پاسخ سئوال رییس تلویزیونی که راجع به انتقاد شما از من سئوال نمود .برای اینکه دشمن سوء استفاده نکند .گفتم ایشان استاد من هستند جور استاد به ز مهر پدر. باز هم دعوت میکنم استادم، بیایید بهم بپیوندیم و با اجماع و اتحاد خود این بساط جهنمی را بر داشته طرحی نو در ایرانمان با رای مردم در اندازیم. همین و بس