دوستی از دوستان نزدیک به اصلاحطلبان به من گفت که درست است که محمد رضا تابش رفته ثبت نام کرده، اما در لیست اصلاحطلبان نخواهد بود. پرسیدم مگر خاتمی نگفته بود که اصلاحطلبان نامزد نمیدهند و در انتخابات مشارکت نمیکنند؟ گفت که این کار تابش، «فردی» بوده و به هیچ وجه وابسته به فراکسیون و گروه بزرگ «اصلاحطلبان» نیست. من البته نمیفهمم منظور از گروه بزرگ «اصلاحطلبان» در موقعیت فعلی چیست، اما این را میفهمم که وقتی نزدیکترین فرد به خاتمی در مجلس، که دبیرکل فراکسیون اقلیت مجلس هم هست، میآید و ثبت نام میکند، با عنایت به اینکه تا آنجا که میدانم، هویت سیاسیاش را مدیون داییجان است، و احتمالا با داییهان صلاح و مشورت کرده، آیا نامزد شدن چنین فردی، به نحوی مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات دیده نمیشود؟
طبیعتا «اسپین دکترها» (ماله کشها) به میدان میآیند و هزار و یک توجیه میکنند، اما من فکر میکنم تا تکلیف آقای تابش با مردم معلوم نشود، میتوان سوالهای زیادی از او پرسید!
اگر دقت کرده باشید، اصلاحطلبان از به کار بردن کلمه «تحریم» امتناع کردهاند. حتی گفتهاند که با انتخابات قهر هم نمیکنند. اما عدم مشارکت، عدم فهرست دادن و پایبندی به شرطهایی که خاتمی سال گذشته مطرح کرده بود، برای من مخاطب با کاندیداتوری در انتخابات آتی اندکی ناسازگار است. اینکه دبیرکل فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس برای دور بعدی هم ثبت نام میکند ممکن است با توجیههای گروهی از هواداران خاتمی همخوان باشد، اما برای من از تفلون مرغوب هم نچسبتر است!
فکر میکنم کار مناسبی که باید صورت بگیرد، مجبور کردن خاتمی با پاسخگویی واضح است. بازی کردن با کلمات مال دوره فعلی نیست. باید از تابش سوال کرد، و از هر کدام از اصلاحطلبان که کاندیدا میشوند.
با عنایت به آنچه که در سال ۱۳۸۸ دیدهایم، و اینکه هیچ ساز و کاری برای بررسی تعداد دقیق آرای مردم در حال حاضر وجود ندارد، به نظر من، حضور در انتخابات به عنوان کاندیدا و مشارکت به این نحو، معنایی به جز پذیرش مشروعیت ساز و کار انتخاباتی ندارد. با این حساب، کسانی که مدعی دفاع از آرای مردم هستند، تن به سیستمی میدهند که عملا قابل دفاع نیست.
امروز حس کردم اصلاحطلبان بهترین نمونههای «عروس»های تعریفی هستند. اما مطمئن نبودم...گفتم نظر شما را هم بپرسم!