Quantcast
Channel: Khodnevis
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1413

نگاهی انتقادی به سیاست‌های مهاجرتی کانادا در ارتباط با ایرانیان

$
0
0
نگاهی انتقادی به سیاست‌های مهاجرتی کانادا در ارتباط با ایرانیان

 

 

در راستای سیاست‌های کلی، دولت فدرال عملا امکان مهاجرت دائم برای نیروهای تحصیل کرده و متخصص، والدین و پناهندگان را بسیار سخت و در مقابل امکان ورود سرمایه گذاران را تسهیل کرده است.

 

در مقابل، امکان صدور ویزاهای موقت کاری و تحصیلی را تسهیل نموده و زمان آن را بسیار کاهش داده است. منطق کار بسیار ساده است: به جای ورود با انتظار طولانی مدت نیروهایی که بدون هیچ شرطی وارد کانادا می‌شوند و بسیاری هم بنابر دلایل مختلف امکان کار کردن در تخصص خودرا نمی‌یابند و در عوض از تمام امکانات بهداشتی و اجتماعی کانادا هم بهرمند هستند، نیروهای کار موقت که دولت وظیفه چندانی در مقابل ایشان ندارد و کلیه هزینه‌های ایشان بر عهده خود ایشان و کارفرمای خصوصی به سرعت وارد و بعد ار اتمام کارشان هم خارج می‌شوند و البته اگر بعد از دوسال توانستند تونایی‌های خود را ثابت نمایند امکان اقامت دائم را می‌یابند.

 

در مورد ویزای تحصیلی هم همین‌گونه است و سخت گیری بسیار در قبول دانشجو در دانشگاه‌های معتبر در مقاطع تحصیلی بالا جای خود را به پذیرش هنرجو در حد دیپلم بدون سخت گیری در ارتباط با زبان انگلیسی و تنها اثبات توان مالی در پرداخت هزینه و اقامت  داده است چون اینان به بهانه  تحصیل پول به کانادا می‌آورند و باعث رونق کسب و کارهای کانادایی می‌شوند و بار مالی هم برای مالیات دهندگان کانادایی ندارند و به راحتی هم امکان اخراج‌شان وجود دارد.

 

در این میان اما سخت گیری‌های بیشتری برای ایرانیان متقاضی مهاجرت از طریق تخصص یا کار و تسهیلات بیشتری برای پولداران ایرانی قائل شده اند که موضوع یادداشت است.

 

کانادا چند موج مهاجرت از ایرانیان به خود دیده است:

 

موج اول مربوط به زمان انقلاب و جنگ است که کانادا پذیرای پناهجویان ایرانی شد  و زمانی بود که اولویت کشور افزایش تعداد نفوس بود و سخت گیری خاصی نداشت.


موج دوم در هنگام سیاست‌های دولت لیبرال در جذب نیروهای متخصص و تحصیل کرده بود که گروه کثیری از ایرانیان جوان و تحصیل کرده به کانادا آمدند و موج آخر تغییر سیاست‌های مهاجرتی و هجوم سرمایه‌داران، بازاریان، پزشکان متخصص (نه برای کار)، دلالان و وابسته‌های حکومتی با سرمایه‌های کلان گردید.

در زمان موج دوم ملاحظه می‌کنیم که ایرانیان مهاجر در میان کل مهاجران از نظر تحصیلات بعد از مصر در مرتبه دوم قرار می گیرند در حالیکه در سال ۲۰۱۱ از این نظر از ۱۰ کشور اول هم خارج و در عوض در میان تعداد مهاجران سرمایه گذار بعد از چین با جمعیت میلیاردی و آن حجم اقتصاد در مرتبه دوم قرار می‌گیرند!

 

در این میان نیروهای کار متخصص ایرانی که به صورت موقت وارد کانادا می‌شوند بسیار کم شمارند و بسیاری هم توسط وابستگان خود وصوری اینکار را انجام می‌دهند.

 

حال اگر به تخصص و شغل ایرانیان در کانادا نظر بیافکنیم با انبوهی از واسطه‌های املاک، بیمه، مغازه‌های ایرانی، اغذیه فروشی، تاکسی داران و مغازه داران مواجه هستیم که اغلب تناسبی با تخصص و تحصیلات اینان ندارد. تعداد ایرانیان در شغل‌های کلیدی، دولتی، نمایندگان شورا یا مجلس یا تخصصی و حتی میزان درآمد ( با منبع کانادایی) نسبت به جمعیت‌شان به کل جمعیت کانادا ایران را در میان ۲۰ کشور اول هم قرار نمی‌دهد و این نشان از تطبیق پذیری پایین ایرانیان با جامعه کانادایی در مقایسه با سایر کشورها دارد که دلایل آن موضوع این یادداشت نیست.

 

دولت کانادا با دقت این روال را در نظر دارد. از سویی می‌بیند که متخصص ایرانی در کارهای تخصصی خود جذب بازار کانادایی نمی‌شوند (به هر دلیل) و از سوی دیگر مانند هر کشور مهاجر پذیر دیگری توجه‌اش به تعداد قابل سرمایه‌دارانی (در مقایسه با اندازه جمعیت و اقتصاد ایران)  جذب شده است که علی رغم دارا نبودن شرایط وفق پذیری با جامعه کانادایی مانند زبان، تمایل به کار و تحصیل یا مشارکت‌های اجتماعی که همواره مورد توجه کانادا در جذب مهاجرین بود با ایجاد محلات و جامعه های ایرانی و ایزوله به ادامه همان روش زندگی در ایران و معاشرت با یکدیگرمشغولند ولی کلان خرج کرده و باعث رونق کسب و کار کانادایی می‌شوند و البته به خاطر سیستم مالیاتی ارزش افزوده یا املاک مبلغ قابل ملاحظه ای هم به دولت می‌پردازند.

 

مطابق قانون سرمایه‌گذاران مهاجر باید توانایی اثبات منبع درآمدهای خود در ۱۰ سال گذشته و مالیات پرداختی بر آن را داشته و دارایی‌های بالای ۱۰۰ هزار دلار خود و درآمدهای خود در خارج را اعلام نمایند و دولت کانادا ضمن نظارت بر این تخلف، آگاهانه سخت گیری نمی‌کند.

 

در حالیکه دولت کانادا هرگونه معامله‌ای بین شهروندان دو کشور را ممنوع کرده و حجم انتقال پول را با توجه به شرایط ویژه ای محدود به ۴۰ هزار دلار کرده است، میلیون ها دلار روزانه از ایران به کانادا منتقل می‌شود.

 

نویسنده اعتقاد دارد که دولت کانادا مانند کاری که با اتباع لیبی کرد در هر زمانی که تشخیص بدهد این ابزار قانونی برای توقیف اموال ایرانیان متخلف از قانون کانادا استفاده خواهد کرد و از سوی دیگر از عدم توانایی این گروه از ایرانیان به مشارکت در جامعه کانادا استقبال هم می‌کند و تمایل چندانی به حل شدن آن‌ها در اجتماع خود ندارد ولی از سوی دیگر هر روز راه را برای ورود سایر ایرانیان و نه پول آن ها به کانادا سخت‌تر می‌کند .


به نظر می‌رسد این دولت پول نفت ایران که توسط مردم ایران به اقتصاد کانادا تزریق می‌شود را می‌خواهد نه خود ایرانیان را.

 

-----
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1413

Trending Articles