Quantcast
Channel: Khodnevis
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1413

شب عملیات (شعر طنز)

$
0
0
شب عملیات (شعر طنز)



خبر آمد فدائیان آقا
شبی را سر نمودند در "پاتایا"


یکی ساق و یکی ران و یکی لب
دو تا پائین، یکی گردن به بالا

اگر سردرگمی، نا آشنائی
نمی‌دانی کدام است آن فدائی

به یاد آور سپاه قدس رهبر
و یا سرباز گمنام ولائی

به دژمن بی محابا تاز کردند
هجوم از پیش و پس آغاز کردند

جماعت سینه زن آوای نوحه
به رمز سیدعلی دم‌ساز کردند

شب حمله فضای شور و احساس
شب رزم و عمل با ویر و وسواس

شب هم بستری با داف و حوری
به صرف مزه‌ی کالباس و گیلاس

که فردا روز موعود وصال است
نبرد مشرکین با اهل حال است

لذا امشب روا باشد اگر تن
سوار حوری خوش خط و خال است

مهیا شد بساط اهل تقوا
کراک و شیشه و قلیان و ودکا

زلیخا و مهین‌تاج و پریوش
بزن تریاک را با یاد مولا

همان مولای بر گردن چفیه
همان استاد اَعلام خفیه

همان آقا همان مطلق همان "خ‌ ر"
همان در کودکی مفعولُ فیه

همان خواننده اشعار جنگی
به شاعر "آورین" گوی مفنگی

همان شیخ خراسانی معروف
همان آگاه سرّ سیخ و سنگی

که آمد جمعه با مشت فشرده
سر صبحی شکر با چای خورده

بگفتا ای تمام اهل عالم
ندارم با کسی من خرده پُرده

و من یک عالمه تهدید دارم
به وقت مقتضی تمهید دارم

سپاه قدس دارم یار دارم
به موقع توی کارت می‌گذارم

بگفت این نکته و آمد به لبخند
فرستاد این جماعت را به تایلند


بشارت داد یاران را نترسید
که اهل شرق جمله اهل حالند


عجب حالی عجب شور و نوائی
عجب یار بلورین دست و پائی


عجب چشمی عجب خال درشتی
تو را گویند مجذوب ولائی


ولایت گفتی و کردی کبابم
سحر نور رخش آمد به خوابم


بگفتا ای جوان با بصیرت
یکی هستی تو با تریاک نابم


بگفتا کار تو حقا جهاد است
نبرد نور با جور و فساد است


مضاعف همتی باید نمائی
وگرنه هسته‌ تخمم به باد است


همی می‌گفت و من در خواب بودم
وقوع بمب را بی‌تاب بودم


کلام آخرش در من اثر کرد
که آقا ماه و من مهتاب بودم


گرفتی دلبری در دست‌هایت
نهادی بمب را در لای پایت


چو فرمان می‌بری از امر رهبر
شود پای تو چون دست ولایت!

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1413

Trending Articles