روز دوشنبه، موسسه بروکینگز، برگزار کننده میزگردی در باره مذاکرات هستهای با ایران، با شرکت خاویر سولانا، دبیرکل سابق ناتو و مذاکره کننده پیشین اتحادیه اروپا در مذاکرات هستهای، و گری سیمور، دستیار سابق باراک اوباما در امور هستهای بود. استیون پایفر، سفیر سابق آمریکا در اوکراین و یکی از کارشناسان مسائل هستهای نیز مدیریت جلسه را بر عهده داشت.
در ابتدای جلسه، استیون پایفر به توضیح در باره تاریخچه گفتگوها با جمهوری اسلامی و نگرانیهای موجود در ارتباط با برنامه هستهای ایران و بحث تحریمها پرداخت.
خاویر سولانا، وزیر خارجه اسبق اسپانیا که پس از دبیرکلی ناتو، یکی از مقامهای مهم اتحادیه اروپا بود به تشریح تجربیاتش در قبال مذاکره با مقامهای جمهوری اسلامی پرداخت. سولانا گفت: «در ۲۰۰۳، همراه سه وزیر خارجه اروپا به ایران رفتیم و با خاتمی به "توافق تهران" رسیدیم که تهران تواناییهای ساخت سلاح هستهای را متوقف میکرد و در برابر ما علاوه بر کمک مالی، به آنها برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای کمک میکردیم. ایران نیز میبایستی پروتکل الحاقی برای خلع سلاح هستهای را امضا میکرد. اما با فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری، مسائل تغییر کرد و [رقبا] توافقنامه تهران را محکوم کردند و پروتکل الحاقی را امضا نشد.»
سولانا افزود: «احمدینژاد رئیس جمهوری بود، و او علی لاریجانی، رئیس فعلی مجلس ایران را [با نظر رهبری] منصوب کرد که فردی است که میتوان با او به خوبی وارد گفتگو شد. ما به آنها گفتیم که باید برنامه خود رو متوقف کنند، اما چنین نکردند چون برایشان بحث «آبرو» در میان بود. سولانا تاکید کرد که برای ایرانیان «آبرو» و «مصلحت» اهمیت بسیاری دارد و باید بر اساس این دو با آنها به نتیجه رسید و این دو کلمه را بارها و بارها در گفتگوها میشنوی و این یکی از مشکلات مذاکره با ایرانیها است که اگر نکتهای با این دو مفهوم قابل جمع نباشد، نتیجهگیری سخت میشود.»
مذاکره کننده سابق اتحادیه اروپا سپس گفت: «وقتی پیشنهاد جدیدی میدهیم، یعنی ایران، غنیسازی را در حد و میزان ابتدای گفتگوها متوقف میکند و ما هم تحریمها را افزایش نمیدهیم و در همان حد نگاه میداریم... لاریجانی پیشنهاد ما را کاملا درک کرد، اما بعد از چندی آنرا قبول نکردند چرا که حاضر نبودند از حق خود برای نصب و فعال کردن سانتریفوژها بگذرند. این گفتگوها شکست خورد چون نصب سانتریفوژها را متوقف نکردند [که آنرا حق خودشان میدانستند]. پیشنهاد بعدی من را طرفهای اروپایی و حتی خانم رایس امضا کردند. امیدوار بودیم توافق همه طرفین مذاکره کننده با ایران مشکل را حل کند؛ پوتین به تهران رفت و پیشنهاد را به رهبری جمهوری اسلامی برد، اما طرح شکست خورد و علی لاریجانی هم عملا اخراج شد.»
این مقام سابق اتحادیه اروپا، مذاکره کننده بعدی ایرانیها را فاقد کارآمدی حضور در گفتگوها دانست: «مذاکره کننده بعدی، جلیلی بود که به نظر من توانایی و ظرفیت مذاکره را ندارد و تنها حرفی را میزند که صبح قبل از رفتن به جلسه به او گفته شده و فاقد انعطاف لازم برای حضور در یک مذاکره واقعی است... در سال ۲۰۰۹، بیل برنز، یک مذاکره کننده آمریکایی هم به گفتگوها اضافه شد و مذاکرهای دوطرفه میان جلیلی و برنز برگزار شد که نتیجهاش در ابتدا راضی کننده بود. فکر میکردیم به توافقی بر سر غنی سازی اورانیوم ۲۰٪ به بالا رسیدهایم که ایران میبایستی مواد هستهای را به خارج برای غنیسازی بیشتر ارسال میکرد، اما نهایتا شکست خوردیم. این لحظه، یکی از مقاطعی بود که میتوانستیم به توافق دست یابیم، و حتی در تهران هم به رسیدن به یک توافق امیدوار بودند اما بعد از ۴۸ ساعت، همه چیز به هم خورد.»
سولانا سپس به بررسی مشکلات پیشرو در گفتگوهای آتی پرداخت و گفت که باید به «تقویم سیاسی» در ایران توجهی ویژه داشت: «انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و دستیابی به توافق قبل از انتخابات سخت است. فشارهای اسرائیل هم وجود دارد. مساله سوریه هم اهمیت زیادی دارد. بدون حل مشکل سوریه نمیتوان با تهران به توافق رسید. یک مقام سوریه گفته است که رابطه با تهران حتی از رابطه دو عضو ناتو قویتر است. باید برای حل مشکل دست به دامان روسیه شد که بازیگر مهمی است. ارتباط با سوریه و رابطه ایران با قدرتها بزرگ یک مشکل است.»
سولانا در باره تحریمهای تحمیل شده به ایران گفت: «تحریمهای فعلی به اقتصاد ایران آسیب رسانده اما در بهای جهانی نفت تغییر چندانی ایجاد نکرده. فرض کنید که وضع اقتصاد جهانی بهتر شود، و نیاز به نفت و گاز بیشتر شود و با توجه به اینکه چین از ایران نفت و گاز ارزان قیمت میخرد، باید کاری کرد که ایران نتواند به هیچ عنوان نفت خود را بفروشد، و اینجا توپ در زمین چین است. به شرطی که چین بپذیرد که نفت و گاز ایران را وارد نکند.»
گری سیمور، دستیار سابق رئیس جمهوری آمریکا، پیشبینی کرد که مشکلات در مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی پابرجا بماند. او منافع متفاوت طرفین گفتگو کننده را مهم دانست و گفت: «ما میخواهیم مانع تولید سلاح هستهای از سوی جمهوری اسلامی شویم، چه از طریق خارج کردن مواد هستهای از دسترس ایرانیها و چه از طریق نظارت، اما جمهوری اسلامی میخواهد ظرفیت ساخت سلاح هستهای بدون نظارت ایجاد کند و این روند را ادامه دهد.»
سیمور سپس به شاکله حقوقی «۵+۱» اشاره کرد و گفت: «ساختار حقوقی از نگاه ۵+۱ فرق میکند. ۵+۱ میگوید که ایران باید مسائل مختلفی را انجام دهد و با آژانس همکاری کند. جمهوری اسلامی، کارهای آژانس را مشروع نمیداند و انتظار دارد که با ایران همان برخوردی شود که با دیگر کشورهای عضو پیمان انپیتی میشود.«۵+۱» میخواهد در جاهایی به توافقی حداقلی برسد تا تحریمها هم کاهش یابد تا بتوان به توافق بزرگتری دست یافت. طرفین مسائل پایه از جمله محدود کردن غنی سازی در برابر محدود کردن تحریم را می پذیرند اما در مراحل بالاتر مسائل به این راحتی قابل حل نیستند. ایرانیها خواستار لغو همه تحریمها هستند تا غنی سازی را متوقف کنند.»
گری سیمور همچنین به اهمیت مساله انتخابات اشاره کرد و گفت که رهبری جمهوری اسلامی نمیخواهد با «بحران هستهای» روبرو شود: «ایرانیها فعلا میزان غنیسازی اورانیوم را زیر ۲۰٪ نگاه داشتهاند و برنامه هستهای حساسیتزای خود را کنترل کردهاند. مساله مهم برای رهبری، کنترل انتخابات است...خامنهای میخواهد مطمئن شود کاندیدای احمدینژاد انتخاب نمیشود و کسی هم رئیس جمهور شود که مطیع [رهبری] باشد و بعد به مسائل هستهای خواهد رسید. اگر رهبری احساس راحتی کند که تحریمهای اعمال شده از حدی بالاتر نمیرود، شاید به این ایده برسد که نیازی به مصالحه بیشتری نباشد.»
گری سیمور در پاسخ به سوال خبرنگار خودنویس در باره فتوای آیتالله خامنهای در حرام دانستن استفاده از سلاح هستهای گفت: «من چیزی از فقه شیعه نمیدانم، اما همین میتواند اعمال محدودیتهایی روی برنامه هستهای را توجیه کند و قدرتهای ۵+۱ از اینکه ایرانیها محدودیتهایی را بر برنامه هستهای خود اعمال کنند استقبال میکنند، چرا که متناسب با فتوای رهبر جمهوری اسلامی است، البته باید توجه داشت که این فتواها گاهی به سادگی تغییر میکنند.»
عکسها: نیک آهنگ کوثر و تلویزیون سی-اسپن