بر کسی پوشیده نیست که رژیم ولی فقیه در ایران از ابتدای پیروزی انقلاب ۵۷ با بکار گماردن نیروهای بزعم خود متعهد و نه الزاما متخصص در مصادر امور، کشور را چه در بعد داخلی و چه در سیاست خارجی به قهقرا برده و روزی نیست که با اعمال نابخرادانه خود به این روند عمق نبخشد. در این میان یکی از کشورهائی که بیشترین بهره را از سیاستهای غلط جمهوری اسلامی برده روسیه است. روسیه بطور سنتی و لااقل در دویست سال اخیر، ایران را به چشم لقمه ای هوس برانگیز نگریسته و درک این مطلب از عملکرد دولتمردان این کشور، امری بدیهی و غیر قابل انکار میباشد.
از تجاوزات مکرر به خاک ایران و اشغال آن در مقاطع گوناگون تاریخی گرفته تا تحمیل قراردادهای نگین گلستان و ترکمانچای و همچنین طمع به دریای خزر و غیره از شاهد مثال هائیست که میشود به آن استناد نمود.
در گذشته نه چندان دور یا به عبارتی پس از جنگ جهانی دوم که سمت و سوی سیاستهای رژیم سلطنتی حاکم بر ایران به سوی غرب سرعت گرفت، و هر روز اقتدار کشور با اتکا به درآمد نفت بیشتر گردید و از طرفی دیگر، سیاستهای متعادلانه شاه سابق برای برقراری توازن نسبی در روابط با روسیه ،عملا رفتارهای زیاده خواهانه و طمع آلود این کشور را اگر نگوئیم کاملا از بین برد،اما تحقیقا به سمت انفعال و افول سوق داد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و متعاقب آن آغاز جنگ ۸ ساله با عراق و نیاز جمهوری اسلامی به حمایت تسلیحاتی ومعنوی کشوری قدرتمند و صاحب نفوذ، روسیه ( شوروی) از خلاء بوجود آمده از عدم پشتیبانی غرب در قبال ایران استفاده نمود و به صورت خزنده به عنوان یکی از حامیان جمهوری اسلامی درآمد. علت خزنده بودن حرکت روسیه نه از اینرو که امیال فرصتطلبانه و سلطهگرایانه خود را فراموش کرده باشد، بلکه چون این ایام مقارن بود با اشغال نظامی افغانستان از سوی اینکشور و تحمل فشارهای همه جانبه غرب به خاطر این تجاوز و حمایت سنتی از حزب بعث حاکم برعراق و از سوی دیگر و کمی بعد تر اختلافات در داخل حزب کمونیست شوروی که مقدمات فروپاشی این کشور را فراهم آورده بود، مجال احاطه کامل بر سیاست خارجی و احیای خوی زیادهخواهانه را از این کشور گرفته و لذا با احتیاط وبه مرور جایگاه فعلی خود را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به دست آورد.
مناقشات ده ساله اخیر رژیم اسلامی ایران با غرب بر سر برنامه هستهای فرصتی تاریخی و پر منفعتی را برای روسیه بهمراه آورد تا از این رهگذر و در سایه تنش حاد بوجود آمده در مناسبات ایران با جامعه بین المللی، بهره لازم را برده و با تسریع نفوذ خود، ضمن جبران قصور! گذشته، جایگاهی قابل اعتنا در سیاست خارجی ایران دست و پا کند.
تعلل در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر که امری حیاتی و حیثیتی برای رژیم ایران محسوب میشود و اعمال سیاست یکی به نعل و یکی به میخ برای سر کیسه کردن هر چه بیشتر این لقمه چرب نشان از زیر خاکستر درآمدن آتش طمع روسیه نسبت به ایران دارد. شاید هیچ کشوری به اندازه روسیه از مناقشه جمهوری اسلامی با غرب مستفیض نشده باشد.
روسیه با درک موقعیت وخیم ایران در جامعه جهانی و نیاز مبرم این کشور به حمایت دولتی قدرتمند و موثر در شورای امنیت سازمان ملل، هر گونه حمایتی از ایران را منوط به دریافت رشوه و باجی دندانگیر میکند. این باج ها در پوشش معاملات بزرگ تسلیحاتی و انعقاد قرارداهای اقتصادی کلان و همچنین تحمیل رژیم حقوقی دریای خزر که سهم ایران را از پنجاه درصد ( برابر قراردادسال ۱۹۱۹ میلادی بین شوروی و ایران ) به کمتر از ده درصد میرساند و اجبار ایران به عدم حمایت از مسلمانان جدائیطلب چچن و دیگر مقولات اینچنینی بوده و میباشد.
در چند روز اخیر جامعه جهانی و بالاخص غرب به رهبری آمریکا فشارهای فزایندهای را در جهت وسعت تحریمها به کار بسته و پس از تحریم بانک مرکزی، نفت ایران را هدف بعدی خود قرار داده و رایزنی های گستردهای را با همپیمانانش برای عدم خریداری نفت ایران آغاز نموده است. از طرفی دیگر غرب، تهدید رژیم اسلامی مبنی بر بستن تنگه هرمز را با قاطعیت پاسخ داد. مجموع این رویدادها و فشارهای اقتصادی داخلی که به محصول اقدامات فرسایشی جامعه بین المللی تعبیر میشود، مقامات رژیم ولی فقیه را بر آن داشت تا سراسیمه راهکاری برای خروج از این تنگنا بیابند.
بدنبال تحولات خبر ساز اخیر ، داوود اوغلو وزیر امورخارجه ترکیه بدون برنامه ریزی قبلی برای ملاقات با مقامات رژیم و احتمالا رساندن پیام جدی آمریکا و غرب مبنی بر سرآمدن کاسه صبرشان درمقابل تهدیدات رژیم، به ایران سفر نمود. وزیر امور خارجه ترکیه قبل از ترک ایران از آمادگی کشورش برای میزبانی گفتگو های «پنج + یک» خبر داد. هر چند به وضوح موضوع گفتگوهای داوود اوغلو با مقامات رژیم اسلامی فاش نگردید اما از شواهد امر چنین به نظر میرسد که پیام عطاب آمیز غرب، حاکمان کشوررا به صرافت انداخته و هنوز ۳-۴ روز از پایان سفر مهمان ترک نگذشته بود که علی لاریجانی ظاهرا به دعوت رئیس مجلس ترکیه اما در واقع برای فراهم آوردن مقدمات گفتگو با غرب به ترکیه سفر نمود.
روسیه فرصتطلب که هیچ تمایلی به ایجاد روابط حسنه بین ایران و غرب ندارد و موقعیت فعلی خود را در خطر میبیند و به درستی میپندارد چنانچه روابط ایران با غرب بهبود یابد دیگر نقش کشورش در سیاست خارجی ایران محلی از اعراب ندارد دست بکار شده و در اولین واکنش به تحولات مذکور، موضعی به ظاهر دلسوزانه در قبال ایران اتخاذ نمود. روز پنجشنبه گذشته گنادی گاتیلوف معاون وزارت خارجه روسیه گفت «جامعه جهانی وضع تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران را صرفا به منزله اقدامی علیه برنامههای هستهای این کشور نخواهد دانست بلکه آن را به منزله تلاش برای ایجاد تغییرات سیاسی در داخل ایران تلقی میکند.» همچنین وی در ادامه سخنانش برای اینکه کشورش را حامی رژیم اسلامی ایران جلوه دهد و به عبارتی سران رژیم را قانع نماید که روسیه نگران تغییر رژیم در ایران است افزود: «گسترش تحریمها علیه ایران و همچنین حملات نظامی احتمالی علیه این کشور بیتردید از نظر جامعه جهانی اقدامی محسوب میشود که هدف از آن تلاش برای تغییر رژیم در ایران است.»
ظاهرا سخنان معاون وزارت خارجه روسیه نتوانست مقامات ایران را به حمایت روسیه دلگرم کند و واکنش مثبتی را از سوی ایران بدنبال نداشت زیرا ساعاتی پس از اعلام این موضع از سوی روسیه، علی لاریجانی در کنفرانسی مطبوعاتی در ترکیه، تاکید نمود که ایران قصد دارد باب مذاکرات مجدد را با کشور های غربی ( پنج + یک) بگشاید.
دولت مردان روسیه که موضع گیری خود را با هدف ترغیب ایران بر ادامه وضعیت کنونی یعنی نه جنگ و نه صلح را بی تاثیر تلقی نمودند و اصرار ایران به از سرگیری مذاکرات، آب پاکی را بر دستان آنان ریخت، کارت دیگری را رو کردند.
روز جمعه دیمیتری روگزین، نماینده روسیه در ناتو و معاون نخستوزیر این کشور در پایان ماموریت چهار سالهاش در ناتو هشدار داد که این کشور هرگونه دخالت نظامی در ایران را تهدیدی علیه امنیت خود میداند. وی در ادامه سخنانش گفت: «اگر اتفاقی برای ایران بیفتد و این کشور درگیر اقدام نظامی شود، آن اقدام تهدیدی مستقیم برای امنیت ما خواهد بود.»
موضع دو پهلوی روسیه که از یک طرف تهدید کننده دول غربی و هشدار به آنان مبنی بر اینکه حمله نظامی به مثابه تهدید امنیت روسیه قلمداد میشود و از سوی دیگر حمایت ضمنی از رژیم ایران، حکایت از تمایل این کشور به ادامه وضع موجود که منافع روسیه را بطور قابل ملاحظه ای تامین میکند، دارد.
دیمیتری روگزین در ادامه سخنانش قطره ای دیگراز شراب شیرین حمایت از ایران را به کام دولتمردان رژیم چکاند و گفت: «هر کشوری حق دارد هر آنچه برای تامین امنیت و راحتی خود نیاز دارد در اختیار داشته باشد» و درادامه تاکید کرد: «ایران هم چنین حقی دارد. به همین دلیل ما به تمام کسانی که درگیر این بازی هیجانانگیز در ارتباط با ایران شده اند، میگوییم آرام باشید و هنگام بحث و بررسی این موضوع جار و جنجال نکنید»
بی تردید موضع گیری اخیر روسیه در قبال ایران قبل از اینکه ناشی از حمایت این کشور از رژیم ایران باشد نشان از تمایل به تداوم وضعیت بحرانی بین ایران و غرب دارد.
به نظر میرسد فرصتطلبیهای روسیه برای کسب هر چه بیشتر منافع، که بر هیچکس پوشیده نیست، اینبار نیز همچون گذشته مقامات ایران را به گمراهی انداخته و با حرکتی نا معقول و با تکیه بر «باد»، منافع کشور را در باتلاقی که هم اکنون در آن گرفتار است، بیشتر به اعماق فرو برد.
------------
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.