گوله میکروب بازی!
یعنی یک برف خشک و خالی هم که در این خراب شده می‌خواهد بیاید، باید تن و بدنمان بلرزد که چند تا مرض جور و واجور هم با خودش نیاورد و ملت را گرفتار نکند.
علی عامری، کارشناس ارشد محیط زیست هشدار داده که در روزهای آینده احتمال بارش «برف آلوده» در تهران وجود دارد.
به گفته این کارشناس برف شناسی، اگر برف در شرایطی ببارد که هوا گرم شده و ذرات معلق شامل دی اکسید گوگرد و مونواکسید کربن و اوزون چندتا دیگر از عناصر جندول مدلیف که اسمشان سخت است، به سطوح بالاتر جو بروند احتمال بارش برفی آلوده شدیدتر می‌شود.
ای خدا...از همه تفریحات سالم همین یک "گوله برف بازی" (کوباندن برف به سر و کله ملت) برایمان باقی مانده بود که شکر خدا با این وضعیت اضطراری، این یک قلم را هم باید بی‌خیال شویم و احیاناً هرگونه برف بازی تبدیل به اولین جنگ میکروبی در تهران خواهد شد.
ولی خودمانیم این کارشناسان هم ما را گیر آورده‌اند خدا وکیلی... یک روز می‌گویند هوای تهران آلوده است و همه دست به دعا باشید تا برفی، بارانی، کوفتی از آسمان ببارد تا آلودگی کمتر شود تا بتوانید نفسی چاق کنید، حالا الان دبه کرده‌اند و حرف‌شان را پس گرفته‌اند و می‌گویند بروید شاه عبدالعظیم دعا کنید که برف نیاید که اگر بیاید یعنی واویلا...
بعد جالب این که این هفته خبرنگاری از احمدی نژاد پرسید آینده وضعیت اقتصادی کشور را چه طور می‌بیند، مموتی هم نه گذاشت نه برداشت گفت: «همه خبرها خوش است، الحمدالله بارندگی در این سه ماه خیلی خوب است و انشاءالله دعا کنیم ادامه داشته باشد.»
اعلام برائت پشندی‌ها از دولت
فقط صنف سیب زمینی کاران پشندی علیه دولت نامه سرگشاده نداده بود که این هم این هفته انجام شد تا خیال همه راحت شود که بعد از سپاه و بسیج و صدا و سیما و مجلس و رسانه‌ها و ائمه جمعه و مراجع تقلید و باقی علمای اعلام حتی سیب زمینی‌هایی که احمدی نژاد را رئیس جمهوری ایران کردند هم در این روزهای آخر، خط خودشان را با این بشر جدا کرده‌اند.
سیب زمینی کاران در بیانیه شدید اللحن خود خطاب به دولت سیب زمینی نوشته‌اند «از سال ۸۷ که بر اساس تصمیم دولت سیب زمینی تولید کشاورزان در راستای خرید تضمینی خریداری شد و برای ایجاد فضای باز سیاسی در معابر عمومی و جلوی مساجد و مدارس و دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و نظامی به طور رایگان توزیع شد و دولت محترم از مفاد قرارداد تنظیمی با کشاورزان سر باز زده و ۱۰ میلیارد تومان حق انبارداری محصول مورد قرارداد را به کشاورزان پرداخت ننموده است.»
دقت فرمودید!
توزیع سیب زمینی رایگان در مقابل مساجد و مراکز نظامی در راستای ایجاد فضای باز سیاسی!
حالا شانس آوردیم که در طی این سه سال احمدی نژاد با این سیب زمینی کاران به تیپ و تاپ هم زدند و ظاهراً همکاری‌های دو جانبه در راستای ایجاد فضای باز سیاسی متوقف شده بوده وگرنه بعید نبود این لشگر سلم و توری که هر سال راه می‌افتادند دنبال احمدی نژاد به نیویورک می‌رفتند همه ساله چند گونی سیب زمینی پشندی با خودشان به مقر سازمان ملل ببرند و در راستای ایجاد فضای باز سیاسی در عرصه بین المللی میان روسای جمهور کشورهای عضو توزیع می‌کردند و پاک آبرو و حیثیتمان را می‌بردند.
صدای «منزل جان» از آشپزخانه: «حالا نیست که الان خیلی آبرو حیثیت داریم در سطح جهان! پاشو برو نیم کیلو سیب زمینی بگیر برای اشکنه امشب پا شو ببینم!»
آینده بهتر با جمشید بسم الله
خدا به داد برسد، روزنامه‌ها خبر دادند که "جمشید بسم الله" آزاد شد.
من نمی‌فهمم کدام شیر پاکتی خورده‌ای دستور آزادی این ام الاختلال در بازار را صادر کرده است.
لامصب معلوم نیست این جمشید بسم الله چه جور بشری است که هنوز سربالایی اوین را پایین نیامده و وارد اتوبان یاد "گاری" امام نشده بود که یورو از ۳۵۰۰ کشید بالا رفت تا ۴۰۰۰ تومان.
به گمانم دست‌هایی در پشت پرده (همانجایی که پیرمرده... اَیی کرده) وجود دارد که با گرفتن و آزاد کردن این جمشید به سودهای کلان می‌رسند.
حالا داستان چی هست؟
ببینید، همزمان با بازداشت جمشید بسم الله بازار ارز روند نزولی گرفت، خب همان دست‌هایی که در پشت پرده است هم شروع کرد هر چی دلار و یورو در بازار بود را خرید و حالا با آزاد کردن جمشید بسم الله دوباره ارز کشید بالا و همان دست‌هایی که ساطور بخورد انشالله، دلار و یوروها را فروخت.
خلاصه که اگر می‌خواهید پول و پله‌ای به هم بزنید خودتان را با بازداشت و آزاد شدن جمشید بسم الله تنظیم کنید!
سرطان پهبادی
اگر فردا پس فردا برخی از بیماری‌های خاص هموطنان عزیزمان مثل صرع، ام اس و سرطان و غیره را گردن این پهباد آمریکایی انداختند و اعترافات سه نفر از عوامل بیگانه سرویس ام اس ۶ تحت عنوان ناقلان بیماری‌های خاص در صدا و سیما منتشر شد تعجب نکنید.
آقا یحیی رحیم‌صفوی٬ مشاور ارشد مقام عظیم ولایت که مدت‌ها بود خبری ازش نداشتیم که البته همان نداشته باشیم بهتر است گفته که «اخیرا در کشور ما بیماری‌های صعب‌العلاج مانند سرطان زیاد شده و این افزایش بیماری‌های صعب‌العلاج عجیب و قابل تحقیق است.»
یعنی رویی دارن این آخوندها که بیا و ببین! (البته این رحیم صفوی اصلا آخوند نیست فرمانده سابق سپاه است اما نمی‌دانم چرا الکی گیر دادم به آخوندها شما ببخشید)
عرض می‌کردم که «روتُ برم»
خودشان نشستند، زرت و زرت پارازیت ول می‌دهند روی هوا و صد جور بلا و مرض از طریق امواج پارازیتی به سر و کول ملت می‌ریزند بعد می‌گوید باید تحقیق کنیم ببینیم عامل افزایش سرطان چیست؟
وخی برو خونت دیگه...
مرتضی آقاتهرانی٬ که معرف حضور است؟ همان معلم اخلاق دولت احمدی نژاد که «ممه» و «لولو» و «چیز کی هستی» و «عددی نیستی» و «آب رو بریز اونجات که می‌سوزه» و بقیه مکارم اخلاقی را به احمدی نژاد آموخته است این هفته گفته که «چرا طلاب خارجی در ایران٬ مردم خود را رها کرده و در قم ماندگار شده‌اند»
یعنی کف گیر که به ته دیگ می‌رسد دیگر غریبه و آشنا حالی آدم نمی‌شود.
وضعیت به قدری قاراشمیش است که این آخوندهای وارداتی که عمری است در قم و مشهد و اقصی نقاط میهن عزیزمان در حجره‌های با صفای حوزه های علمیه چنجه و سلطانی با برنج اعلاء طارم دم سیاه به خندق بلا (شکم سابق) می‌ریزند و زیر کولر چرت می‌زنند و هر ماه شهریه مراجع را تبدیل به دلار کرده برای خانواده‌های خود در بورکینافاسو و ماداگاسکار و موزامبیک و سیرالئون می‌فرستند هم هو تو تو... یعنی وخی پا شو برو خونت دیگه اوضاع خرابه وخی...
خوشکل بمیرید!
احتمالا این حدیث شریفه که می‌گوید: «بُکش و خوشکلم کن» را شنیدید.
ظاهراً سیاست جدید جمهوری اسلامی مصداق این این حدیث شریفه است. با این تفاوت که این حدیث دلالت دارد بر کسی که حاضر است خودش را بکشد تا خوشکل شود اما جمهوری اسلامی حاضر است شهروندانش بمیرند اما مشکلی برای خوشکل‌ها پیش نیاید.
هفته پیش در خبرها داشتیم که یک بنده خدایی در اثر کمبود داروی هموفیلی به رحمت خدا رفته بود یا همین سعدی افشار پیشکسوت سیاه بازی (البته بعد از احمدی نژاد) نامه‌ای نوشته بود و گفته بود که هزینه تامین دارو برای درمان بیماری‌اش را ندارد و منتظر تشریف فرمایی عزرائیل است، حالا در این شرایط اعلام شده که مقادیری لوازم آرایشی شامل (رُژ ماتیک، ریمل، بیگودی، مام برای زیر بغل، خط لب، فر موژه، برق ناخن و غیره) با ارز دولتی وارد شده است تا در و داف‌های محترم در این شرایط که کشور در تحریم است، یک وقت لنگ نمانند.
بعد خانم وزیر بهداشت الان یک ماه است خودش را که نه، زبانم لال چادرش را جر داده است که ایها الناس! بانک مرکزی ارز دولتی برای واردات دارو در اختیار این وزارت خانه قرار نمی‌دهد.
از همه جالب‌تر این احمد شیبانی٬ رئیس سازمان غذا و دارو بود که از بانک مرکزی به خاطر «اختصاص ارز مرجع برای واردات لوازم آرایشی، غذای سگ، زین اسب و دسته بیل به جای دارو» انتقاد کرده بود.
خدا شاهد است شوخی نمی‌کنم، عین جمله‌اش را نقل قول کردم.
ما را باش فکر می‌کردیم بعد از سی سال حداقل در زمینه تولید دسته بیل به خودکفایی رسیده‌ایم، نگو این یک قلم را هم با ارز مرجع از اروپا وارد می‌کنیم!