آه... کاش می‌بارید حتی قطره‌ای...
«... ولی هرگز نمی‌بارد»، این نه عنوان آخرین شعر شمس لنگرودی است و نه اسم یکی از سریال های درپیت شبکه سوم و نه حتی عنوان برنامه ای در رادیو فرهنگ، این اثر هنری و عاشقانه، عنوان سرمقاله حاج حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان درباره احمدی نژاد و رحیم مشایی و جریان انحرافی است!
یعنی جان من یک لحظه چشم هایتان را ببندید و قیافه برادر حسین را در حالی که با طبع لطیفش! زیر لب زمزمه می‌کند: «ولی هرگز نمی بارد» تجسم کنید بعد در همین حالت اگر شانس بیاورید و درجا انفارکتوس نزنید، صد در صد دچار بیرون روی مداوم می‌شوید حالا امتحان کنید.
خود مطلب حاج حسین که هیچی نداشت و همان فحش های همیشگی به رحیم مشایی و جریان انحرافی و این ماجراها بود اما نکته جالب این مطلب اینجاست که شریعتمداری و رفقا الان چهار سال است روزی سه وعده به این رحیم مشایی ننه مرده گیر میدهند و با این جریان انحرافی دهان ما را از یک مسیر انحرافی آسفالت کرده اند بعد حاج حسین نوشته است «به اعتقاد کیهان از این رو انتقادها متوجه آقای احمدی نژاد است که چرا حلقه انحرافی را با پیوست‌های آن چنانی در کنار خود جای داده است وگرنه؛ مشایی و دار و دسته‌اش عددی نیستند که انتقادها متوجه آنها باشد.»
در واقع «عدد» از نظر حاج حسین کسی است که دهان اش را سرویس نکرده است وگرنه هر کس که به این امر اهتمام ورزیده باشد، اعم از مشایی، موسوی و حتی کل امریکا و اروپا و این جور چیزها اصلا عددی نیستند و به همین دلیل چون عددی نیستند، ۲۴ ساعته علیه شان دو موتوره لجن پراکنده می‌کند.
پدر سوخته‌های سالم
این هفته وزیر آموزش و پرورش یک مصاحبه کرده که مصداق این حدیث شریف است که «اوشگول! حرف زدن بلد نیستی حرف نزدن که بلدی»
عارضم خدمت شما که وزیر آموزش و پرورش گفته «وجود مدارک تحصیلی جعلی در جامعه تاییدی بر سلامت آموزش و پرورش است»
استدلال این وزیر باهوش دولت دهم درباره این دیدگاه خود که "پدر سوخته بازی" را تاییدی بر سلامت آموزش و پرورش می‌داند، این است که «هنگامی که به واسطه اجرای قانون راه ارتکاب تخلف بسته می‌شود از مسیرهای بیرونی نسبت به آن اقدام می‌شود.»
بر این اساس این اختلاس و دزدی مسئولان نشان از سلامت سیستم بانکی کشور، قتل های زنجیره ای و جنایت های کهریزک و غیره نشان سلامت سیستم امنیتی، قتل و زورگیری و کلاهبرداری نشان سلامت جوانان است و برای ارتقا سطح سلامت در تمامی حوزه های جامعه باید این موارد با تلاش مسئولان و آحاد جامعه افزایش یابد.
میوه ای به نام بادمجان
یعنی این ایده هایی که به ذهن مسئولان برای حل بحران در کشور می‌رسد به مغز "انیشتنگ" هم نمی رسید.
تازه داشتیم بنا به توصیه علم الهدی درباره ریختن اشکنه در خندق بلا (شکم سابق) به جای زرشک پلو با مرغ عادت می‌کردیم که رئیس اتحادیه میوه و تره‌بار تلاوت کرده‌اند که «با توجه به قیمت بالای هندوانه بهتر است مردم نارنگی بخورند»
حالا ما مانده ایم اگر قیمت نارنگی کشید بالاتر چه خاکی بر سرمان کنیم؟
خودمان جهنم اما احتمالا باید هویج فرنگی یا بادمجان بم در سایزهای مختلف جلوی مهمان به ویژه باجناقمان که این یکی کارد بخورد تو شکمش، بگذاریم.
بازم مجلسم دیر شد
این «لایحه بودجه» واقعا روی اکبر عبدی در «بازم مدرسه ام دیر شد» را سفید کرده است. یعنی سه دوره مجالس هفتم و هشتم و نهم در کف مانده اند و دچار عقده مزمن شده اند که دولت این لایحه بودجه کوفتی بدون تاخیر به مجلس ارائه کند.
جانم برایتان بگوید که امروز ۱۸ آذر است و قرار بود لایحه بودجه ۹۲ چهار روز پیش به مجلس ارائه شود اما چشم علی لاریجانی و رفقا به درب مجلس خشک شد تا این پیک موتوری این چند تا کاغذ را از پاستور تا بهارستان بیاورد.
البته یک وقت فکر نکنید که احمدی نژاد و جریان منحرفش تکالیفشان را دیر انجام میدهند و به سنت باستانی ایرانیان «شب امتحانی» هستند نه!
در واقع این دیر فرستادن لایحه بودجه یکی از شامورتی بازی های احمدی نژاد است و از آنجا که می‌داند این مجلس قرار است درباره بودجه نوشته شده صد تا بامبول در بیاورند فلذا انقدر در ارسال لایحه تاخیر می‌اندازد تا موعد مقرر برای بررسی لایحه در مجلس به پایان برسد و نمایندگان وقت نکنند حتی یک بار از روی آن درست و حسابی بخوانند و فقط زرت و زرت بندهای آن را تصویب کنند و خلاص!
حالا آن طرف در مجلس هم که چند بار این فن را از احمدی نژاد خورده اند تصمیم گرفته اند که این بار زرنگ بازی در آورده و تصویب کامل لایحه بودجه را به ابتدای سال جدید موکول کنند.
یعنی به خاطر این گیس و گیس کشی مجلس و دولت، بودجه ای که می‌بایست الان تصویب شود و از ابتدای سال بعد اجرا شود، می‌افتد به سال بعد تازه آن هم بعد از عید که نمایندگان مجلس رویتان به گلاب یک ماه خوردند و خوابیدند و حال کار کردن ندارند و به این ها چرت طلایی ملس نمایندگان در اردیبهشت ماه را هم اضافه کنید و خود حدیث مفصل بخوان از این مجلس!
مفهوم "آزادی" در فلسفه مموتی
یعنی تمام تعاریف امثال ایمانوئل کانت و آیزایا برلین و ژان پل سارتر از مفهوم «آزادی» یک طرف، تعریف مموتی خودمان از «آزادی» یک طرف دیگر.
استاد احمدی نژاد فرمودند که «آزادی ریشه همه ارزش‌ها و عواملی است که انسان‌ها را بالا می‌برد».
اتفاقا من فکر می‌کنم این «محدودیت» و «سلب آزادی» است که انسان ها به ویژه برو بچ بالای شهر را بالا می‌برد.
شما مقایسه کنید این جوانان ممالک مترقی را که در آزادی کامل دنبال درس و مشق خودشان هستند و نهایت شنبه به شنبه دختر و پسر با یک گیلاس زهرماری حال و حول می‌کنند و تمام اما این جوان های کره‌بز خودمان که از بس آزادی ندارند، 24 ساعته «هِد زنان» بالا هستند و مشغول ترکاندن!
امت بغل باز
مدتی بود از حاج سعید قاسمی ریش قرمز خبری نبود و کم کم دلمان داشت تنگ می‌رفت که خوش بختانه با یک برنامه جدید خدمت علاقه مندان رسیده است و چنان بپر بپری راه انداخته است که بیا و ببین.
حاجی یک سخنرانی کرده که اگر سردبیر اجازه می‌داد کل مطلب را اینجا می‌گذاشتیم و خودمان را از نوشتن این هفته خوانی خلاص می‌کردیم و شما هم به فیض می‌رسیدید.
فقط این طوری بگویم که در یک بخش از سخنرانی حاجی خطاب به حاضران می‌گوید: «آیا هر وقت فشار آمد می‌پرید بغل امام حسن به عنوان اینکه آقا در فشار صلح کرد، بعد بیندازید گردن امام حسن. دوباره هر وقت خر کیف شدید بپرید بغل امام حسین سینه بزنید، بگویید ما حسینی و عاشورایی هستیم. بعد دوباره هر وقت فشار می‌آید، بپرید بغل امام حسن هی منطقه بازی را عوض کنید؟
ملاحظه فرمودید؟
حالا هی بپرید بغل این امام بپرید بغل آن امام... والله به خدا با این امام هاشون!